حمید عطائی نظری
1 استادیار گروه فلسفه و کلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
ویلفِرد فِردیناند مادِلونگWilferd Ferdinand Madelung (زاده در 1930 میلادی) دانشور نامور آلمانی و استاد بازنشستۀ دانشگاه آکسفورد، بیگمان یکی از برجستهترین شرقشناسان و اسلامپژوهان در دنیای معاصر است. کتابها و مقالات متعدّدی که وی در زمینۀ تاریخ و کلام اسلامی، خاصّه در باب تاریخ و اندیشۀ امامیّه و زیدیّه و معتزله، به نگارش درآورده است اغلب در زمرۀ پژوهشهای مرجع و دست اوّل بهشمار میآید و سهم مهمّی در پیشرفت مطالعات اسلامشناسانه ایفا کرده است. 2
چندی پیش مجموعه مقالات ایشان به دست شاگردش خانم زابینه اشمیتکه در دو مجلّد تدوین گردید و با مشخّصات زیر به چاپ رسید:
1) Studies in Medieval Shi'ism, Wilferd Madelung, edited by Sabine Schmidtke, Routledge, 2012, 326 pages.
2) Studies in Medieval Muslim Thought and History, Wilferd Madelung, edited by Sabine Schmidtke, 2013, 322 pages
2) Studies in Medieval Muslim Thought and History, Wilferd Madelung, edited by Sabine Schmidtke, 2013, 322 pages
The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate, Cambridge University Press, 1997
ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله (پژوهشی پیرامون خلافت نخستین)، ترجمۀ احمد نمایی، جواد قاسمی، محمّد جواد مهدوی، دکتر حیدر رضا ضابط، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ویراست دوم، مشهد، 1385 ش.
Der Eine und das Andere: Beobachtungen an islamischen häresiographischen Texten, by Josef van Ess (Studien zur Geschichte und Kultur des islamischen Orients/Beihefte zur Zeitschrift Der Islam, n.s., vol. 23. Berlin: WALTER DE GRUYTER, 2011. 2 vols. Pp. xliv + 1510. $280
نوشتۀ دیگر اسلامپژوه برجستۀ آلمانی، پروفسور یوزف فان اِس، بهاختصار بسیار، نظرگاههای خویش را در باب مسألۀ جانشینی پیامبر اکرم (ص) و موضع شیعیان و اهلسنّت در این باره بازگو کرده است. او اینبار با صراحتی بیشتر به تبیین و توضیح نظرگاه خویش و آنچه در کتاب جانشینی حضرت محمّد (ص) بیان کرده بود، پرداخته است. ترجَمۀ راقم این سطور از این یادداشت کتابگزارانۀ مادلونگ (review) 5
Journal of the American Oriental Society, Vol. 134, No. 3 (July-September 2014), pp. 531-533
نخستین انتقادی که مادلونگ بر دیدگاههای فان اِس در خصوص تشیّع و تاریخ پیدائی آن ابراز کرده است، مربوط به تعریفی است که فان اِس از اصطلاح «شیعه» ارائه نموده. او شیعه را عبارت از کسی میداند که «[ارادت و] همدلی قوی با علی یا فرزندانش دارد»، به عقیدۀ مادلونگ این تعریف از «شیعه» تعریفی بسیار فراخ است که شامل اکثریّت مسلمانان و حتّی عُمَر _ که حضرت علی (ع) را به عضویت شورای تعیین جانشین خود درآورد _ نیز میشود. به نظر مادلونگ اصطلاح «شیعه» تعریف بسیار محدودتری دارد و فقط بر کسانی اطلاق میشود که پس از پیامبر اکرم (ص)، حضرت علی (ع) را به عنوان امام اوّل قبول کردهاند.
انتقاد دیگر مادلونگ بر آراء فان اِس راجع به مسألۀ بسیار مهمّ تاریخ پیدائی تشیّع به عِنوان یک فرقۀ متمایز از اهلسنّت است. میدانیم که دربارۀ آغاز تکوین تشیّع و آغاز پیدائیِ فرقۀ شیعه آراء مختلفی ابراز شده است. در اینجا اختلاف قابلتوجّهی میان فان اِس و مادلونگ وجود دارد. فان اِس تاریخ شَکلگیری تشیّع را به زمان وقوع فتنه در جامعۀ مسلمانان در پایان دورۀ خلافت عثمان بازمیگرداند؛ یعنی درست زمانی که عثمان در ماجرای شورش علیه او کشته شد و مسلمانان با حضرت علی (ع) بیعت کردند. به همین جهت وی به انتقاد از نظر مورّخانی برخاسته است که تاریخ پیدائی تشیّع و تمایز آن از اهل سنّت را در هنگام وفات پیامبر اکرم (ص) و اجتماع گروهی از مسلمانان در سقیفۀ بنی ساعده و انتخاب ابوبکر به عِنوان جانشین پیامبر (ص) دانستهاند. در حقیقت فان اِس معتقد است که جدائی راه شیعه از اهل سنّت از سقیفۀ بنیساعده نبود، چراکه حضرت علی (ع)، خلافت ابوبکر و عُمَر را پذیرفته بود، بلکه این جدائی از زمان شورش بر ضدّ عثمان حادث شد، شورشی که بنابر ادّعای ناصوابِ فان اِس، حضرت علی (ع) در پسِ آن نقش داشته است. به پندار فان اِس، حضرت، خود، زمینهساز قتل خلیفه و بروز تفرقهای بود که موجب جدا شدن گروه پیرو او (یعنی شیعه) از اجتماع بزرگتر مسلمانان (یعنی جماعة) شد. از نظر فان اِس تنها پس از رحلت امام علی (ع) بود که پیروان تندروتر او به انکار خلافت ابوبکر و عُمَر، و بدگویی از آنها و همۀ صحابۀ پیامبر که از آنها حمایت میکردند، پرداختند.
پروفسور مادلونگ با نظرات پیشگفته از فان اِس موافق نیست و به نقد آنها دستیازیده است. به عقیدۀ وی تحلیلهای یادشده از فان اِس سازگار با دیدگاههای تاریخ پژوهان اوایل قرن بیستم همچون هنری لامِنس و لئونه کائتانی است و دیگر امروزه پس از گذشت بیش از یک قرن از آن پندارها، و گسترش و تعمیق تحقیقات تاریخی، قابل دفاع و پذیرش نیست. به نظر مادلونگ اگرچه ظهور دو اصطلاح «شیعه علی» و «شیعه عثمان» به زمان وقوع فتنه و قتل عثمان بازمیگردد، بر اساس منابع و مدارک خود اهل سنّت، حضرت علی (ع) هیچ نقشی در بروز شورش علیه عثمان و زمینه سازی قتل وی نداشته است. اهل سنّت، حضرت علی (ع) را به عِنوان خلیفه چهارم قبول دارند و بنابراین او را در مبارزه با معاویه، که بهطرزی موذیانه سعی داشت تقصیر قتل خلیفه را به گردن علی (ع) بیندازد تا از این راه بتواند خلافت را به چنگ خود درآورد، برحقّ میدانند. به گفتۀ مادلونگ، بر اساس منابع تاریخیِ اهل سنّت، صحابهای چون عمرو بن عاص و عایشه و طلحه سرکردگان شورش بر ضدّ عثمان و زمینهسازان سرنگونی او بودند. برخلافِ فان اِس، مادلونگ بر آن است که نه تنها حضرت علی (ع) نقشی در بروز شورش علیه عثمان و قتل او نداشت، بلکه حضرت با نصیحت و راهنمائی سعی در میانجیگری و برقراری آرامش در میان مسلمان و جلوگیری از خلیفه کشی مینمودند و در همین راستا هم حسنین (علیهما السلام) را برای دفاع از خلیفه روانه کردند، که در پی آن، امام حسن مجتبی (ع) در هنگامۀ آن کشاکشها مجروح شد.
نکتۀ شایان توجّه و تأمّل دیگری که مادلونگ مطرح کرده است تصریح وی به حقّ خلافت و جانشینی حضرت زهرا (س) پس از وفات پیامبر اکرم (ص) است. از نظر مادلونگ از آنجا که تنها فرزند بازمانده از پیامبر (ص)، دختر ایشان بود، بنابر قوانین ارث که در آیات قرآن آمده است، میبایست هفت هشتم داراییها و حقوق پیامبر به ایشان به ارث میرسید در حالی که همسران پیامبر (ص) جمعاً فقط یک هشتم از حقوق و دارائیهای او را به ارث میبردند. به عقیدۀ وی، این مطلب که حضرت علی (ع) و عموم بنیهاشم تنها پس از رحلت حضرت فاطمه (س)، یعنی شش ماه بعد از وفات پیامبر (ص)، با ابوبکر بیعت کردند دلیل آشکاریست بر اینکه آنها حضرت فاطمه (س) را به عِنوان تنها فرزند بازمانده از پیامبر (ص)، نخستین وارث و جانشین بر حقّ او میدانستند و لذا تا او در قید حیات بود با کس دیگری به عِنوان خلیفۀ پیامبر (ص) بیعت نکردند. به باور مادلونگ، حقّ خلافت پس از پیامبر اکرم (ص) از آنِ یگانه دختر او، یعنی حضرت زهرا (س) بود؛ امّا عُمَر که مردی بس جاهطلب و به شدّت با رسمیّت بخشی به حقوق زنان و حکومت آنان بر مردان مخالف بود، مانع از این شد که حقّ مسلّم دختر پیامبر (ص) به او داده شود. همین امر در نهایت منجر به انتخاب ابوبکر در سقیفه و تهدید عُمَر به سوزاندن خانۀ دختر پیامبر (ص) و خانوادۀ او شد. مادلونگ با اشاره به این نکته که عُمَر، خود، بعدها انتخاب ابوبکر در سقیفه را یک «فَلتة»، یعنی کاری شتابزده و نسنجیده و تصمیمی عجولانه خواند، آن حادثه را کودتایی نظامی تلقّی میکند که در طی آن، حقّ حاکمیّت از خاندان پیامبر (ص) گرفته شد و حیات جانشینِ برحقّ و مشروع وی نیز در معرض تهدید قرار گرفت. یکی از پیامدهای این واقعه، از بین رفتن زندگی بدون تبعیض و برابر مسلمانان و برتری یافتن قریش بر دیگر گروههای مسلمان بود. پیامد دیگر آن، بروز تفرقه و شکاف در میان مسلمانان و جدائی شیعیان از اهل سنّت بود. مادلونگ بهصراحت خاطرنشان میکند که «این سقیفه بود که موجب تفرقه و دو دستگی بزرگ در اسلام شد؛ تفرقهای که منجر به کشت و کشتار ظاهراً بیپایان مسلمانان از آغاز جنگهای رِدّه تا به امروز گردیده است.»6
»It was the Saqīfa meeting that caused the great schism in Islam, which has resulted in seemingly
endless Muslim bloodshed since the wars of the ridda until the present day.«.
endless Muslim bloodshed since the wars of the ridda until the present day.«.
مادلونگ دست آخر این پرسش مهم را مطرح میکند که آیا جامعۀ مسلمانان نخستین، درصورتیکه بجای حمایت از کودتای بدفرجامِ عُمَر و غصب خلافت، از حکم خداوند در قرآن _ مبنی بر به ارث رسیدن دارائیهای پدر به فرزند که بر اساس آن جانشینی پیامبر (ص)، حقّ مسلّم دخت ایشان شمرده میشد _ اطاعت کرده بودند، در نهایت، کامیابتر نمیشد؟
اگرچه سخن مادلونگ در خصوص حقّ جانشینی و خلافت حضرت زهرا (س) پس از وفات پیامبر (ص) از منظر شیعی قابل پذیرش نیست؛ چراکه از دیدگاه شیعیان، پیامبر اکرم (ص) در زمان حیات خود و به دستور خداوند، حضرت علی (ع) را به عِنوان جانشین خود انتخاب کرده و به همگان اعلام نموده بودند، اصل تصریح وی در مقام یک شرقشناس بی طرف و محقِّق برجَستۀ تاریخ اسلام، به اینکه حقّ خلافت و جانشینی پیامبر (ص) متعلّق به اهل بیت ایشان بود، نه ابوبکر، و اینکه این حقّ با کودتای عُمَر غصب شد، بسیار حائز اهمّیّت است. خطای مادلونگ در این موضوع آنست که پنداشته است رهبری مسلمانان در زمرۀ حقوق و دارائیهای شخصی پیامبر (ص) است که میبایست بر اساس قوانین ارث پس از درگذشت ایشان به تنها فرزند دخترشان منتقل میشد، در حالی که از منظر شیعیان، امامت و رهبری جامعۀ مسلمین در حیطۀ دارائیهای شخصی و اموال پیامبر (ص) نیست، بلکه این امر، حقّی است الهی و مقامی دینی و فرهنگی و سیاسی که تنها به خواست و ارادۀ خداوند و به دستور او، به اولیای برگزیدهاش تفویض میشود. همچنین، نادیده گرفتن نصوص و اخبار پرشماری که در آنها پیامبر اکرم (ص) به امر خداوند، حضرت علی (ع) را به جانشینی خود برمیگزیند و ثبوت این حقّ را برای ایشان به مسلمانان اعلام میکند، از لغزشهای بزرگ مادلونگ در تحلیلهای تاریخیاش در مسألۀ خلافت و جانشینی رسول گرامی اسلام است که باید در ارزیابی دیدگاههای وی مدّ نظر قرار گیرد. والحَمدُ للهِ ربِّ العالَمین.
دریافت متن کامل مقاله
- استادیار گروه فلسفه و کلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
- چندی پیش مجموعه مقالات ایشان به دست شاگردش خانم زابینه اشمیتکه در دو مجلّد تدوین گردید و با مشخّصات زیر به چاپ رسید:1) Studies in Medieval Shi'ism, Wilferd Madelung, edited by Sabine Schmidtke, Routledge, 2012, 326 pages.
2) Studies in Medieval Muslim Thought and History, Wilferd Madelung, edited by Sabine Schmidtke, 2013, 322 pagesThe Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate, Cambridge University Press, 1997 - ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله (پژوهشی پیرامون خلافت نخستین)، ترجمۀ احمد نمایی، جواد قاسمی، محمّد جواد مهدوی، دکتر حیدر رضا ضابط، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ویراست دوم، مشهد، 1385 ش.
- Der Eine und das Andere: Beobachtungen an islamischen häresiographischen Texten, by Josef van Ess (Studien zur Geschichte und Kultur des islamischen Orients/Beihefte zur Zeitschrift Der Islam, n.s., vol. 23. Berlin: WALTER DE GRUYTER, 2011. 2 vols. Pp. xliv + 1510. $280
- Journal of the American Oriental Society, Vol. 134, No. 3 (July-September 2014), pp. 531-533
- »It was the Saqīfa meeting that caused the great schism in Islam, which has resulted in seemingly
endless Muslim bloodshed since the wars of the ridda until the present day.«.
سه شنبه ۲۶ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱:۵۹
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .