بسیار ممنون از این نقد مفصل. نکته ای که به آن اشاره کرده اید مبنی بر این که در چند سال آینده احتمالا غربیان در مطالعات شیعه شناسی گوی سبقت را از ایرانیان خواهند ربود، شاید احتیاج به کمی توضیح داشته باشد، چرا که به گمان من همین الان هم آنها گوی سبقت را از ایرانیان ربوده اند و اصولا در مطالعات اسلام شناسی، و نه فقط شیعه شناسی، چند پله از ایرانیان جلو تر اند. (البته منظور من غربی به معنای عام و کسی است که به شیوه ی تحقیق تاریخی غرب کار می کند و صد البته که شامل ایرانیانی که در دانشگاه های غربی مشغول تحقیق اند و تعدادشان هم کم نیست می شود).دلیل اصلی اش هم نداشتن تعصب و تاکید بر صرف داشتن نگاه تاریخی به یک متن است. حال آن که در بیشتر تحقیقاتی که ایرانی ها و یا شرقی ها در کشورهای شرقی انجام می دهند، اصرار بر اثبات حقانیت تشیع یا تسنن یا اسلام، مانع از بررسی بیجانبه و تاریخی مسائل می شود. البته کاملا قابل درک است که به خاطر حساسیت های جامعه ی ایرانی انتظار چاپ تحقیق صرفا تاریخی ای در مورد مثلا تحریف نمی توان داشت، ولی لااقل می توان توقع داشت که در حوزه های دیگر نگاه جانبدارانه غالب نباشد

یاردبستانی :
آقای عطایی نقد شما بسیار خوب بود. ای کاش در نظام اسلامی و شیعی که ادعا می شود پیرو امام علی است، دقت بیشتری در هزینه کردن بیت المال شود.فقط یک نکته :
در نقد علمی رعایت ادب بسیار مهم است. شما که مطالعات حوزوی هم داشته اید، ببنینید علمای بزرگ چگونه یکدیگر را نقد می کردند.صرف داشتن اطلاعات دست و پا شکسته ی تراجمی سبب نمی شود ما خودرا علامه ی دهر بدانیم و به خود اجازه دهیم در محافل علمی با زبان تلخ به دیگران حمله کنیم. داشتن لطافت در بیان از ویژگیهای یک مومن است. تشکر

با سلام
بسيار عالي نقد کرديد. اما «نقدها را بود آيا که عياري گيرند؟» . اساسا بد نيست چند کتاب ديگر اين پژوهشگاه هم نقد و بررسي شود؛ زيرا يکي ديگر از کتاب هاي اين مؤسسه نيز با عنوان «الإيرانيون والأدب العربي» کاستي ها و اشکالات فراوان داشت و در مجلة آيينه پژوهش نقد شد.
و البته بعد از نقد و بررسي، اگر باز هم اين مؤسسه کتاب هايي مانند کتاب حاضر چاپ کرده باشد، مسؤولان يا کميته نظارت بر چاپ يا ارزيابان يا هيئت علمي اين مؤسسه، توبيخ و يا برکنار شوند.

با عرض سلام.
آقای عطائی! به نظر می رسد ضوابط و معیار های تولید اثر فرهنگی در این سرزمین نیازمند بازخوانی و تغییر است. بخش معتنابهی از نقدهای جنابعالی متوجه برخی آثار مکتوب تازه نشر یافته نیز می شود. به عنوان نمونه ترجمه The Quran: an Encyclopedia به ویراستاری اولیور لیمن (ترجمه محمدحسین وقار) می باشد.

نقدتان بسیار عالی است
دست مریزاد!

آفرین بر حمید عطایی و نقدهای بیدارگرش

سلام و سپاس.
مؤسسه‌ای که بنا بر ادعا به ایشان دکتری داده است، ظاهرا وجود خارجی ندارد، دست‌کم غیر از یک صفحه‌ی فیس‌بوک صفحه‌ای دیگر به این نام در گوگل وجود ندارد. و اگر دانش‌آموختگان چنان مؤسسه‌ای از این دست اند، همان بهتر که چنین مؤسسه‌ای اصلاً وجود نداشته باشد!
با احترام،
م.م.