متن کامل مقاله
Hussein Ali Abdulsater, Shiʿi Doctrine, Muʿtazili Theology: al-Sharīf al-Murtaḍā and
Imami Discourse, Edinburgh, Edinburgh University Press, 2017, vii + 246 pp.
در چند دهۀ اخیر، تاریخ و اندیشههای مکتب تشیّع و عالمان شیعی موضوع پژوهشهای روزافزونی در مجامع و محافل علمی مغربزمین بوده است بگونهای که اکنون برترین تحقیقات در برخی از مسائل مربوط به حوزۀ شیعهپژوهی را باید در میان همین جستارهای محقّقان غربی سراغ گرفت. این پژوهشهای پرشمار که البتّه از حیث کیفیّت و مرتبت علمی بسیار گوناگون و متفاوتاند، بهتدریج، به رتبۀ مهمترین مأخذ شیعهشناسی ارتقاء خواهد یافت و مقام مرجعیّت علمی را در عرصۀ معرّفی ابعاد مختلف تشیّع احراز خواهد کرد. تنزّل سطح تحقیقات شیعهشناسانه در قلمرو پژوهشهای فارسی _ عربی از یکسو، و تقویت و گسترش این دست تحقیقات در مراکز علمی غربی از سوی دیگر، موجب پیدایی چنین وضعیّتی در حوزۀ شیعهپژوهی شده است. طبعاً منظور از این سخن آن نیست که هرچه در مراکز علمی غربی در زمینۀ شیعهشناسی نگاشته میشود ژرف است و دقیق و صحیح، و آنچه در مجامع علمی کشورهای مسلمان نشر مییابد ضعیف است و سطحی و کممایه. روشن است که در میان هر دو دسته از تحقیقات، هم آثار عالمانه و محقّقانه وجود دارد و هم نگاشتههای ناشیانه و غیر محقّقانه. امّا اگر کلّیّت و مجموع پژوهشهای انجام گرفته را مدّ نظر قرار دهیم و منصفانه برسنجیم، مرجعیّت یافتن تحقیقات غربی در عرصۀ شیعهشناسی در آیندۀ نزدیک دور از انتظار نخواهد بود.
برایند این فرایند در آینده محکومیّت ما به «تَکَدّی علمی» و «حاجتخواهی» از تحقیقات غربی در حوزۀ شناخت تشیّع است. طبعاً برای جبران این عقبافتادگی چارهای جز ارائۀ جستارهای عالمانۀ بالنده و فزاینده در معرّفی جنبههای مختلف شیعه به زبان علمی امروزین نیست و محقّقان شیعی باید با بذل جهد و نهایت سعی مکتوباتی روشمند و مایهور فراهم آورند. موضوع نوشتار حاضر معرّفی یکی از همین جستارهای ارجآور در زمینۀ کلام شیعی است که چندی پیش بهطبع رسید و خوشبختانه منبعی ارزشمند را برای شناخت اندیشههای کلامی دانشمند و متکلّم شهیر امامی، شریف مرتَضی معروف به عَلَمالهُدی (د: 436 ه.ق.) در دسترس ارباب حاجت قرار داد.
کتاب «عقیدۀ شیعی و کلام معتزلی: شریف مرتَضی و گفتمان امامی» نوشتۀ حسَین علی عبدالساتِر که در سال 2017 میلادی از سوی دانشگاه ادینبورو در اسکاتلند منتشر شده است نخستین تکنگاشت دانشورانه و نسبتاً مبسوط دربارۀ اندیشهها و نگاشتههای کلامی سَیّد مرتَضی به زبان انگلیسی بهشمار میآید. این کتاب، در اصل، پایاننامۀ دکتری نامبرده در دانشگاه یِیل بوده است که در سال 2013 از آن دفاع کرده 1 و اینک با بازنگری و بازنگاری کلّی بهچاپ رسیده است. کتاب مزبور در 246 صفحه تألیف شده است و افزون بر مقدّمه و نتیجه دارای شش فصل به شرح زیر است:
1) شرح احوال و آثار شریف مرتَضی:
● زمینۀ تاریخی
● شرح حال
● مجموعۀ آثار و نگاشتهها
● تألیفات مهمّ و برجسته
● دستهبندی آثار و مکتوبات شریف مرتَضی
● کتابشناسی آثار شریف مرتَضی
2) خدا و جهان:
● خطوط و مسائل کلّی معرفتشناسانه: علم، نظر، عقل، دلیل
● خطوط و مسائل کلّی وجودشناسانه: معانی، صفات، علّیّت
● خطوط و مسائل کلّی کلامی: وجود و صفات خداوند و نظریّۀ «احوال»
3) نظریّۀ اخلاق و عدل الهی
4) انسان و خاستگاههای تجربۀ دینی
5) امامت و نیاز به رهبری اخلاقی
6) نُبُوّت و ارزش هدایت الهی
نویسنده در خصوص عنوان کتاب، یعنی «Shiʿi Doctrine, Muʿtazili Theology» این نکته را یادآور شده که در اینجا اصطلاح «Doctrine» ناظر به «محتوا و عقائد و آموزههای یک مکتب کلامی» است در حالی که مراد از اصطلاح «Theology» بطور خاص «روش کلامی» یک مکتب است. 2بر این اساس، برگردان دقیقتر نام کتاب مورد بحث «عقیدۀ شیعی و روش کلامی معتزلی» خواهد بود.
کتاب یادشده، پژوهشی است توصیفی _ تحلیلی _ تطبیقی دربارۀ دیدگاههای کلامی شریف مرتَضی. عبدالساتر در این اثر هم ایستارهای سَیّد مرتَضی را در خصوص موضوعات اصلی و بنیادین اعتقادی توصیف و گزارش میکند، هم با بررسی ریشه و پیشینه و زمینههای تاریخی پیدایی آراء کلامی به تحلیل نظرگاههای او در مسائل مختلف اعتقادی میپردازد و علل و دلایل گرایش عَلَمالهُدی را به مواضع اعتقادی خاص برمیرسد، و هم دیدگاههای وی را در موضوعات گوناگون با نظرها و مواقف متکلّمان برجستۀ امامی و معتزلی همعصر او مقایسه و مقارنه مینماید. بدینسان، اثر مزبور مأخذ و مرجعی است ارزنده که افزون بر تشریح و تبیین کلیّات نظام کلامی شریف مرتَضی خصائص اندیشگی و ویژگیهای روش و مذهب کلامی او را نیز بازمینماید. همچنین، نویسنده در این کتاب به نقش شریف مرتَضی در تأسیس نظامی خاص از باورهای اعتقادی امامیّه پرداخته و تکوین خاصّ هویّت اعتقادی امامیّه (یا «گفتمان امامی») را در آثار کلامی شریف مرتَضی در زمینه و بستر مواجهه با مکتب اعتزال بررسی نموده است.3 ازهمینروست که عبدالساتر کتاب خود را «نگرشی خاص به نگرش خاصّ شریف مرتضی به کلام امامی» توصیف کرده است.4
گذشته از مباحث پیشگفته، تحلیل و بررسی ارتباط و تعامل فکری میان امامیّه و معتزله و بهطور خاص مسئلۀ اثرپذیری شریف مرتَضی از مکتب معتزله موضوع مهمّ دیگری است که عبدالساتر در تحقیق خود بدان پرداخته است. او در مقدّمۀ کتابش ابتدا به دو دیدگاه اصلی در این زمینه، یعنی نظریّۀ اخذ و اقتباس دیدگاههای معتزله از سوی متکلّمان امامی، و در مقابل آن، نظریّۀ استقلال عقائد امامیّه از کلام معتزله با وجود مشابهتهای عقیدتی بنیادین میان آندو اشاره کرده است. به گفتۀ وی حامیان نظریّۀ استقلال کلام شیعه از مکتب معتزله، یا احادیث ائمّه (ع) را به عنوان بنیادهای نظری باورهای شیعه در باب اصول اعتقادی لحاظ میکنند که با وجود آنها هیچ نیازی به استمداد از منابع خارجی همچون کلام معتزله نبوده است، یا بر استقلال فکری متکلّمان نخستین امامی که جریان کلام متقدّم امامیّه با آنها آغاز شد تکیه مینمایند.5
به نظر عبدالساتر، اساساً توصیف یک «ارتباط» به «تأثیر» آنگاه که به حدّ «وابستگی اندیشهها» برسد، با دشواریهایی مواجه است. برخی از این مشکلات، ناشی از ملاحظات روششناسانه است به این معنا که نمیتوان هیچ قواعد دقیقی برای اثبات واقعیّت «تأثیر» بهنحو قطعی در نظر گرفت. بهطور کلّی برای اثبات یک «اثرگذاری» یا «تأثیرپذیری» وجود شواهد خارجی و داخلی ضروری است؛ یعنی هم باید تحوّلات زمانی و تاریخی و تقارنهای محلّی را بررسی نمود تا امکان تعامل میان سنّتها و نویسندگان مختلف را آزمود، و هم باید مشابهتهای مفهومی و همانندیهای متنی را مورد مطالعه قرار داد تا احتمال تحقّق همسانیها و شباهتهای صرفاً اتّفاقی را تا حدّ امکان از میان برد.6
حسَین علی عبدالساتِر به منظور بررسی میزان وابستگی شریف مرتَضی به سنّت کلام امامی و نیز حدود اثرپذیری او از کلام معتزله به مقایسۀ دیدگاههای وی با اندیشههای شیخ مفید و شیخ طوسی از سویی و آراء قاضی عبدالجبّار معتزلی از سوی دیگر پرداخته است و نِقاط اشتراک و اختلاف عقیدتی میان آنها را در چهار بخش برشمرده: 1. نِقاط اشتراک عقیدتی میان همۀ آنها، 2. نِقاط اشتراک عقیدتی میان مفید و مرتَضی و طوسی که قاضی عبدالجبّار بدانها معتقد نیست، 3. نِقاط اشتراک عقیدتی میان مرتَضی و قاضی عبدالجبّار که شیخ مفید آنها را نپذیرفته است، 4. عقائدی (مثل نظریّۀ صَرفه) که فقط مرتَضی باور داشته و مفید و طوسی و قاضی بدانها معتقد نبودهاند. او سپس نتیجه میگیرد که در زمینۀ عقائد امامی، شریف مرتَضی تا حدّ زیادی اصطلاحات و اندیشههای متکلّمان عقلگرای پیش از خود را حفظ کرده است ولی آنها را بگونهای متفاوت از پیشینیان بکار برده است. امّا در خصوص کلام معتزلی، آثار سَیّد مرتَضی نوعی دیگر از اثرپذیری را نشان میدهد. او از استدلالهای معتزلیان بصری که از منظر وی به نتایج نادرستی میانجامد، پیروی نکرده است. او همچنین گاه ناگزیر شده در برخی از دیدگاههای معتزله اصلاحات و تغییراتی را ایجاد کند تا آنها را با عقائد تثبیتشدۀ امامیّه سازگار و موافق سازد. 7 در نهایت، به نظر میرسد که از نگاه عبدالساتر، شریف مرتَضی صورت کلام اعتزالی را پذیرفته است، ولی با محتوای آن چندان موافق نیست یا اینکه پس از اعمال اصلاحاتی در اندیشههای معتزلی آنها را قبول کرده است. راقم این سطور تأثیرات فراگیرتر کلام معتزله بر نظام کلامی امامیه و از جمله بر مکتب سَیّد مرتَضی را در نوشتاری دیگر بهنحو مستوفی بررسی کرده است و بر اثرپذیری کلام امامیّه از «گفتمان معتزلی» در ادوار مختلف تا پیش از عصر صفویه تأکید نموده. 8
چنانکه نویسندۀ اثرِ تحت بررسی، خود، خاطرنشان کرده است، به دلیل پارهای محدودیتها و ملاحظات، در کتاب وی تنها برخی از موضوعات اساسی و بنیادین در نظام کلامی شریف مرتَضی (همچون معرفتشناسی، صفات الهی و امامت) و نیز عقائد بطور مشخّص مربوط به هویّت امامیّه (مثل امامت و مغفرت الهی) مجال طرح یافته و بررسی شده است. همچنین، در این اثر به آن دسته از عقائد و استدلالهای کلامی سَیّد مرتَضی (همچون آراء وی در زمینۀ امامت و اعجاز قرآن) که اَصالت اندیشههای او را در قیاس با دو سنّت امامی و معتزلی آشکار میسازد توجّه ویژه شده است. 9در نتیجه، پژوهش عبدالساتر تنها بر عناصر بنیادین نظام کلامی شریف مرتَضی متمرکز است و جستاری فراگیر در تمام موضوعات کلامی نیست.
یکی از امتیازات و نِقاط قوّت کتاب عبدالساتر توجّه وی است به نگرشها و نگارشهای گروهی از عالمان امامی و معتزلی که در تعامل نزدیک با سَیّد مرتَضی بودهاند. شیخ مفید، شیخ طوسی، قاضی عبدالجبّار و حلقۀ شاگردان او چون ابنمَتَّوَیه و مانکدیم و ابورشید نیشابوری در زمرۀ متکلّمانی هستند که ایستارهای آنان برای مقایسه با نظرگاههای عَلَمالهُدی مدّ نظر نویسنده قرار گرفته است.10 با این وصف، در کتاب مزبور به اثرگذاری شریف مرتَضی بر پیروانش کمتر پرداخته شده و بجز شیخ طوسی، آثار سایر حامیان و تابعان مکتب کلامی شریف مرتَضی همچون ابوالصلاح حلبی و ابن زُهرۀ حلبی و قطبالدّین مُقرئ نیشابوری که آشکارا در چارچوب سنّت و مکتب کلامی وی قلم میزدند چندان بررسی نشده است.
به هر روی، کتاب عبدالساتر هماکنون یگانه مرجع نسبتاً مبسوط و درخور توجّه برای معرّفی دیدگاهها و مکتب کلامی شریف مرتَضی و نیز کلام متقدّم امامیّه به مخاطبان انگلیسیزبان است. در واقع، تا پیش از نگارش این اثر، تنها تحقیقاتی محدود و معدود دربارۀ سَیّد مرتَضی و اندیشههای کلامی او در زبان انگلیسی منتشر شده بود که مهمترین آنها فصلی است کوتاه از کتاب مارتین مَکدِرموت دربارۀ اندیشههای کلامی شیخ مفید که در آن به مقایسۀ آراء کلامی شریف مرتَضی با نظرگاههای شیخ مفید در اهمّ مسائل کلامی پرداخته است.11 با انتشار کتاب «عقیدۀ شیعی و کلام معتزلی» بهطور حتم آشنایی محقّقان غربی با کلام امامیّه و شریف مرتَضی افزونتر خواهد شد و زمینۀ بهتری برای انجام تحقیقات بیشتر در این حوزه فراهم خواهد آمد.
سرانجام اینکه نوشتاری کتابگزارانه بر کتاب عبدالساتر به قلم مُشِگ آستریان نیز منتشر شده است که مروری است کوتاه بر این اثر با تأکید بر جنبههای نوآورانۀ آن همچون توجّه به شرایط اجتماعی _ تاریخی در تحلیل آراء و گرایشهای کلامی شریف مرتَضی.12 نیز درخور ذکر است که کتاب «عقیدۀ شیعی و کلام معتزلی: شریف مرتَضی و گفتمان امامی» در سال 1397 به عنوان یکی از برگزیدگان بیست و ششمین دورۀ جایزۀ جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران معرّفی گردید. امید میرود برگردان فارسی استواری از این کتاب ارزنده نیز فراهم آید تا جامعۀ علمی ایران، و بهویژه علاقهمندان به کلام شیعی از دستاوردهای آن بهرهمند گردند.
Hussein Ali Abdulsater, Shiʿi Doctrine, Muʿtazili Theology: al-Sharīf al-Murtaḍā and
Imami Discourse, Edinburgh, Edinburgh University Press, 2017, vii + 246 pp.
در چند دهۀ اخیر، تاریخ و اندیشههای مکتب تشیّع و عالمان شیعی موضوع پژوهشهای روزافزونی در مجامع و محافل علمی مغربزمین بوده است بگونهای که اکنون برترین تحقیقات در برخی از مسائل مربوط به حوزۀ شیعهپژوهی را باید در میان همین جستارهای محقّقان غربی سراغ گرفت. این پژوهشهای پرشمار که البتّه از حیث کیفیّت و مرتبت علمی بسیار گوناگون و متفاوتاند، بهتدریج، به رتبۀ مهمترین مأخذ شیعهشناسی ارتقاء خواهد یافت و مقام مرجعیّت علمی را در عرصۀ معرّفی ابعاد مختلف تشیّع احراز خواهد کرد. تنزّل سطح تحقیقات شیعهشناسانه در قلمرو پژوهشهای فارسی _ عربی از یکسو، و تقویت و گسترش این دست تحقیقات در مراکز علمی غربی از سوی دیگر، موجب پیدایی چنین وضعیّتی در حوزۀ شیعهپژوهی شده است. طبعاً منظور از این سخن آن نیست که هرچه در مراکز علمی غربی در زمینۀ شیعهشناسی نگاشته میشود ژرف است و دقیق و صحیح، و آنچه در مجامع علمی کشورهای مسلمان نشر مییابد ضعیف است و سطحی و کممایه. روشن است که در میان هر دو دسته از تحقیقات، هم آثار عالمانه و محقّقانه وجود دارد و هم نگاشتههای ناشیانه و غیر محقّقانه. امّا اگر کلّیّت و مجموع پژوهشهای انجام گرفته را مدّ نظر قرار دهیم و منصفانه برسنجیم، مرجعیّت یافتن تحقیقات غربی در عرصۀ شیعهشناسی در آیندۀ نزدیک دور از انتظار نخواهد بود.
برایند این فرایند در آینده محکومیّت ما به «تَکَدّی علمی» و «حاجتخواهی» از تحقیقات غربی در حوزۀ شناخت تشیّع است. طبعاً برای جبران این عقبافتادگی چارهای جز ارائۀ جستارهای عالمانۀ بالنده و فزاینده در معرّفی جنبههای مختلف شیعه به زبان علمی امروزین نیست و محقّقان شیعی باید با بذل جهد و نهایت سعی مکتوباتی روشمند و مایهور فراهم آورند. موضوع نوشتار حاضر معرّفی یکی از همین جستارهای ارجآور در زمینۀ کلام شیعی است که چندی پیش بهطبع رسید و خوشبختانه منبعی ارزشمند را برای شناخت اندیشههای کلامی دانشمند و متکلّم شهیر امامی، شریف مرتَضی معروف به عَلَمالهُدی (د: 436 ه.ق.) در دسترس ارباب حاجت قرار داد.
کتاب «عقیدۀ شیعی و کلام معتزلی: شریف مرتَضی و گفتمان امامی» نوشتۀ حسَین علی عبدالساتِر که در سال 2017 میلادی از سوی دانشگاه ادینبورو در اسکاتلند منتشر شده است نخستین تکنگاشت دانشورانه و نسبتاً مبسوط دربارۀ اندیشهها و نگاشتههای کلامی سَیّد مرتَضی به زبان انگلیسی بهشمار میآید. این کتاب، در اصل، پایاننامۀ دکتری نامبرده در دانشگاه یِیل بوده است که در سال 2013 از آن دفاع کرده 1
Abdulsater, Hussein Ali, ‘The climax of speculative theology in Būyid Shīʿism: The contribution of al-Sharīf al-Murtaḍā’. PhD dissertation, Yale University, 2013.
1) شرح احوال و آثار شریف مرتَضی:
● زمینۀ تاریخی
● شرح حال
● مجموعۀ آثار و نگاشتهها
● تألیفات مهمّ و برجسته
● دستهبندی آثار و مکتوبات شریف مرتَضی
● کتابشناسی آثار شریف مرتَضی
2) خدا و جهان:
● خطوط و مسائل کلّی معرفتشناسانه: علم، نظر، عقل، دلیل
● خطوط و مسائل کلّی وجودشناسانه: معانی، صفات، علّیّت
● خطوط و مسائل کلّی کلامی: وجود و صفات خداوند و نظریّۀ «احوال»
3) نظریّۀ اخلاق و عدل الهی
4) انسان و خاستگاههای تجربۀ دینی
5) امامت و نیاز به رهبری اخلاقی
6) نُبُوّت و ارزش هدایت الهی
نویسنده در خصوص عنوان کتاب، یعنی «Shiʿi Doctrine, Muʿtazili Theology» این نکته را یادآور شده که در اینجا اصطلاح «Doctrine» ناظر به «محتوا و عقائد و آموزههای یک مکتب کلامی» است در حالی که مراد از اصطلاح «Theology» بطور خاص «روش کلامی» یک مکتب است. 2
Abdulsater, Hussein Ali, Shi'i Doctrine, Mu'tazili Theology: al-Sharif al-Murtada and Imami Discourse, p. 12.
کتاب یادشده، پژوهشی است توصیفی _ تحلیلی _ تطبیقی دربارۀ دیدگاههای کلامی شریف مرتَضی. عبدالساتر در این اثر هم ایستارهای سَیّد مرتَضی را در خصوص موضوعات اصلی و بنیادین اعتقادی توصیف و گزارش میکند، هم با بررسی ریشه و پیشینه و زمینههای تاریخی پیدایی آراء کلامی به تحلیل نظرگاههای او در مسائل مختلف اعتقادی میپردازد و علل و دلایل گرایش عَلَمالهُدی را به مواضع اعتقادی خاص برمیرسد، و هم دیدگاههای وی را در موضوعات گوناگون با نظرها و مواقف متکلّمان برجستۀ امامی و معتزلی همعصر او مقایسه و مقارنه مینماید. بدینسان، اثر مزبور مأخذ و مرجعی است ارزنده که افزون بر تشریح و تبیین کلیّات نظام کلامی شریف مرتَضی خصائص اندیشگی و ویژگیهای روش و مذهب کلامی او را نیز بازمینماید. همچنین، نویسنده در این کتاب به نقش شریف مرتَضی در تأسیس نظامی خاص از باورهای اعتقادی امامیّه پرداخته و تکوین خاصّ هویّت اعتقادی امامیّه (یا «گفتمان امامی») را در آثار کلامی شریف مرتَضی در زمینه و بستر مواجهه با مکتب اعتزال بررسی نموده است.3
Ibid, p. 8.
Ibid.
گذشته از مباحث پیشگفته، تحلیل و بررسی ارتباط و تعامل فکری میان امامیّه و معتزله و بهطور خاص مسئلۀ اثرپذیری شریف مرتَضی از مکتب معتزله موضوع مهمّ دیگری است که عبدالساتر در تحقیق خود بدان پرداخته است. او در مقدّمۀ کتابش ابتدا به دو دیدگاه اصلی در این زمینه، یعنی نظریّۀ اخذ و اقتباس دیدگاههای معتزله از سوی متکلّمان امامی، و در مقابل آن، نظریّۀ استقلال عقائد امامیّه از کلام معتزله با وجود مشابهتهای عقیدتی بنیادین میان آندو اشاره کرده است. به گفتۀ وی حامیان نظریّۀ استقلال کلام شیعه از مکتب معتزله، یا احادیث ائمّه (ع) را به عنوان بنیادهای نظری باورهای شیعه در باب اصول اعتقادی لحاظ میکنند که با وجود آنها هیچ نیازی به استمداد از منابع خارجی همچون کلام معتزله نبوده است، یا بر استقلال فکری متکلّمان نخستین امامی که جریان کلام متقدّم امامیّه با آنها آغاز شد تکیه مینمایند.5
Ibid, 2-3.
به نظر عبدالساتر، اساساً توصیف یک «ارتباط» به «تأثیر» آنگاه که به حدّ «وابستگی اندیشهها» برسد، با دشواریهایی مواجه است. برخی از این مشکلات، ناشی از ملاحظات روششناسانه است به این معنا که نمیتوان هیچ قواعد دقیقی برای اثبات واقعیّت «تأثیر» بهنحو قطعی در نظر گرفت. بهطور کلّی برای اثبات یک «اثرگذاری» یا «تأثیرپذیری» وجود شواهد خارجی و داخلی ضروری است؛ یعنی هم باید تحوّلات زمانی و تاریخی و تقارنهای محلّی را بررسی نمود تا امکان تعامل میان سنّتها و نویسندگان مختلف را آزمود، و هم باید مشابهتهای مفهومی و همانندیهای متنی را مورد مطالعه قرار داد تا احتمال تحقّق همسانیها و شباهتهای صرفاً اتّفاقی را تا حدّ امکان از میان برد.6
Ibid, pp. 5-6.
حسَین علی عبدالساتِر به منظور بررسی میزان وابستگی شریف مرتَضی به سنّت کلام امامی و نیز حدود اثرپذیری او از کلام معتزله به مقایسۀ دیدگاههای وی با اندیشههای شیخ مفید و شیخ طوسی از سویی و آراء قاضی عبدالجبّار معتزلی از سوی دیگر پرداخته است و نِقاط اشتراک و اختلاف عقیدتی میان آنها را در چهار بخش برشمرده: 1. نِقاط اشتراک عقیدتی میان همۀ آنها، 2. نِقاط اشتراک عقیدتی میان مفید و مرتَضی و طوسی که قاضی عبدالجبّار بدانها معتقد نیست، 3. نِقاط اشتراک عقیدتی میان مرتَضی و قاضی عبدالجبّار که شیخ مفید آنها را نپذیرفته است، 4. عقائدی (مثل نظریّۀ صَرفه) که فقط مرتَضی باور داشته و مفید و طوسی و قاضی بدانها معتقد نبودهاند. او سپس نتیجه میگیرد که در زمینۀ عقائد امامی، شریف مرتَضی تا حدّ زیادی اصطلاحات و اندیشههای متکلّمان عقلگرای پیش از خود را حفظ کرده است ولی آنها را بگونهای متفاوت از پیشینیان بکار برده است. امّا در خصوص کلام معتزلی، آثار سَیّد مرتَضی نوعی دیگر از اثرپذیری را نشان میدهد. او از استدلالهای معتزلیان بصری که از منظر وی به نتایج نادرستی میانجامد، پیروی نکرده است. او همچنین گاه ناگزیر شده در برخی از دیدگاههای معتزله اصلاحات و تغییراتی را ایجاد کند تا آنها را با عقائد تثبیتشدۀ امامیّه سازگار و موافق سازد. 7
Ibid, p. 215.
در این خصوص نگرید به: عطائی نظری، حمید، «کلام شیعی و گفتمان معتزلی (ملاحظاتی در باب مسألۀ تأثیرپذیری کلام امامیّه از کلام معتزله)»، مجلّۀ آینه پژوهش، سال 28، ش 167 _ 168، آذر تا اسفند 1396، صص 3 _ 40.
چنانکه نویسندۀ اثرِ تحت بررسی، خود، خاطرنشان کرده است، به دلیل پارهای محدودیتها و ملاحظات، در کتاب وی تنها برخی از موضوعات اساسی و بنیادین در نظام کلامی شریف مرتَضی (همچون معرفتشناسی، صفات الهی و امامت) و نیز عقائد بطور مشخّص مربوط به هویّت امامیّه (مثل امامت و مغفرت الهی) مجال طرح یافته و بررسی شده است. همچنین، در این اثر به آن دسته از عقائد و استدلالهای کلامی سَیّد مرتَضی (همچون آراء وی در زمینۀ امامت و اعجاز قرآن) که اَصالت اندیشههای او را در قیاس با دو سنّت امامی و معتزلی آشکار میسازد توجّه ویژه شده است. 9
Abdulsater, Hussein Ali, Shi'i Doctrine, Mu'tazili Theology: al-Sharif al-Murtada and Imami Discourse, p. 8.
یکی از امتیازات و نِقاط قوّت کتاب عبدالساتر توجّه وی است به نگرشها و نگارشهای گروهی از عالمان امامی و معتزلی که در تعامل نزدیک با سَیّد مرتَضی بودهاند. شیخ مفید، شیخ طوسی، قاضی عبدالجبّار و حلقۀ شاگردان او چون ابنمَتَّوَیه و مانکدیم و ابورشید نیشابوری در زمرۀ متکلّمانی هستند که ایستارهای آنان برای مقایسه با نظرگاههای عَلَمالهُدی مدّ نظر نویسنده قرار گرفته است.10
Ibid, p. 9.
به هر روی، کتاب عبدالساتر هماکنون یگانه مرجع نسبتاً مبسوط و درخور توجّه برای معرّفی دیدگاهها و مکتب کلامی شریف مرتَضی و نیز کلام متقدّم امامیّه به مخاطبان انگلیسیزبان است. در واقع، تا پیش از نگارش این اثر، تنها تحقیقاتی محدود و معدود دربارۀ سَیّد مرتَضی و اندیشههای کلامی او در زبان انگلیسی منتشر شده بود که مهمترین آنها فصلی است کوتاه از کتاب مارتین مَکدِرموت دربارۀ اندیشههای کلامی شیخ مفید که در آن به مقایسۀ آراء کلامی شریف مرتَضی با نظرگاههای شیخ مفید در اهمّ مسائل کلامی پرداخته است.11
نگرید به: مَکدِرموت، مارتین، اندیشه های کلامی شیخ مفید، ترجمۀ احمد آرام، چاپ دوم، تهران، دانشگاه تهران، 1384 ش.، صص 491 _ 519.
سرانجام اینکه نوشتاری کتابگزارانه بر کتاب عبدالساتر به قلم مُشِگ آستریان نیز منتشر شده است که مروری است کوتاه بر این اثر با تأکید بر جنبههای نوآورانۀ آن همچون توجّه به شرایط اجتماعی _ تاریخی در تحلیل آراء و گرایشهای کلامی شریف مرتَضی.12
Asatryan, Mushegh, “Hussein Abdulsater, Shiʿi Doctrine, Muʿtazili Theology: al-Sharif al-Murtada and Muʿtazili Discourse” (Edinburgh University Press, 2017), al-Abhath 67 (2019), pp. 1-3.
- Abdulsater, Hussein Ali, ‘The climax of speculative theology in Būyid Shīʿism: The contribution of al-Sharīf al-Murtaḍā’. PhD dissertation, Yale University, 2013.
- Abdulsater, Hussein Ali, Shi'i Doctrine, Mu'tazili Theology: al-Sharif al-Murtada and Imami Discourse, p. 12.
- Ibid, p. 8.
- Ibid.
- Ibid, 2-3.
- Ibid, pp. 5-6.
- Ibid, p. 215.
- در این خصوص نگرید به: عطائی نظری، حمید، «کلام شیعی و گفتمان معتزلی (ملاحظاتی در باب مسألۀ تأثیرپذیری کلام امامیّه از کلام معتزله)»، مجلّۀ آینه پژوهش، سال 28، ش 167 _ 168، آذر تا اسفند 1396، صص 3 _ 40.
- Abdulsater, Hussein Ali, Shi'i Doctrine, Mu'tazili Theology: al-Sharif al-Murtada and Imami Discourse, p. 8.
- Ibid, p. 9.
- نگرید به: مَکدِرموت، مارتین، اندیشه های کلامی شیخ مفید، ترجمۀ احمد آرام، چاپ دوم، تهران، دانشگاه تهران، 1384 ش.، صص 491 _ 519.
- Asatryan, Mushegh, “Hussein Abdulsater, Shiʿi Doctrine, Muʿtazili Theology: al-Sharif al-Murtada and Muʿtazili Discourse” (Edinburgh University Press, 2017), al-Abhath 67 (2019), pp. 1-3.
چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱:۴۸
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .