آخرین نوشته ها
لینک های روزانه
    نشانی ایمیل نویسنده
    h.ataei.n@gmail.com

    متکلّمان امامی افزون بر نگارش آثار کلامی مبسوط در تقریر و تشریح عقائد شیعی، مکتوباتی کوتاه در معرّفی اصول کلّی اعتقادات شیعه نیز نگاشته‌اند که از آنها با نام «اعتقادنامه» یا «باورنامه» یاد می‌شود. هدف از نگارش اعتقادنامه‌ها ارائۀ فهرستی از آموزه‌های اعتقادی بنیادین و اصلی تشیّع است که هر فرد شیعی باید بدانها باور داشته باشد. در این نوع از نگارش‌های کلامی، به‌طور معمول، نه به دیدگاه‌های مختلف در خصوص مسائل اعتقادی و کلامی اشاره می‌شود و نه استدلال‌های گوناگون بر اثبات ایستاری خاص مجال طرح پیدا می‌کند، بلکه تنها چکیده‌ای از مُعتَقدات و گزیده‌ای از مستندات و ادلّۀ اصلی تبیین و تحریر می‌شود. تاکنون اعتقادنامه‌های گوناگونی از متکلّمان امامیِ ادوار مختلف به‌چاپ رسیده است و در اینجا نیز اعتقادنامه‌ای دیگر که حَسب اطّلاع و تتبّع نگارنده، پیش از این منتشر نشده ارائه می‌گردد. این باورنامه، فاقد عنوان و نام نویسنده است و در ضمنِ مجموعۀ خطّی نفیسی که در قرن هشتم هجری کتابت شده قرار دارد. مجموعۀ خطّی مزبور، که هم‌اکنون تصویر (میکرو فیلم) آن با شمارۀ 2/26269 در کتابخانۀ آستان قدس رضوی محفوظ است، مشتمل است بر چند کتاب و رساله، از جمله سه اثر کلامی از علّامۀ حلّی (د: 726 ه‍.ق.). از آنجا که پیشتر و در مقالاتی دیگر به توصیف این مجموعه پرداخته شده است1
    نگرید به: شیروانی، محمّد، «معرّفی چند نسخۀ خطّی»، مجلّۀ وقف میراث جاویدان، سال سوم، شمارۀ 9، بهار 1374 ش.، صص 124 _ 126؛ عطائی نظری، حمید، «نگرشی بر نگارش‌های کلامی (10): استِقصَاءُ النَّظَرِ في البَحثِ عنِ القَضاءِ والقَدَر»، مجلّۀ آینۀ پژوهش، شمارۀ 183، مرداد و شهریور 1399.
    در اینجا توضیح بیشتری در خصوص آن ارائه نمی‌گردد و تنها به بیان نِکاتی در باب متن اعتقادنامۀ یادشده بسنده می‌شود.
    در متن این اعتقادنامه، نام و نشانی از نویسنده و محلّ و تاریخ نگارش آن نیامده است و تنها از روی محتوا و نیز انضمام این نگاشته به چند اثر کلامی دیگر از علّامۀ حلّی می‌توان احتمال تألیف آن را به قلم علّامه مطرح نمود. از سبک استدلال‌ها در آغاز رساله، که در آنها بر واجب‌الوجود بودن خداوند متعال تأکید شده است، می‌توان حدس زد که این اثر نوشتۀ متکلّمی امامی از مکتب حلّۀ متأخّر _ یعنی مکتب کلامی خواجه نصیرالدّین طوسی و علّامۀ حلّی و پیروان آنها _ باشد.2
    دربارۀ «مکتب حلّۀ متأخّر» نگرید به: عطائی نظری، حمید، «نگاهی به ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانی»، مجلّۀ آینه پژوهش، سال 29، ش 171، مرداد و شهریور 1397، صص 3 _ 56.
    ساختار و عبارات و مضمونِ این رساله تا حدود زیادی مشابه است با العقیدة الکافیة که اعتقادنامه‌ای دیگر است به قلم شهید اوّل، شمس‌الدّین محمّد بن مَکّی (د: 786 ه‍.ق.).3
    نگرید به: المکّی العاملی، شمس‌الدّین محمّد، العقیدة الکافیة المطبوعة ضمن موسوعة الشهید الأوّل، المرکز العالي للعلوم والثقافة الإسلامیّة، قم، الطبعة الثانیة، 1435 ق.، ج 18، صص 79 _ 83 و ضمن رسائل الشهید الأوّل، بوستان کتاب قم، قم،1423 ق.، صص 153 _ 157.
    با این وصف، تفاوت‌های موجود میان این دو اعتقادنامه آشکارا تمایز این دو رساله را از یکدیگر نشان می‌دهد. بعید نیست که شهید اوّل العقیدة الکافیة را با نگاه به این باورنامه نگاشته باشد.
    در دست‌نوشت حاضر از اعتقادنامۀ مورد بحث، از اصول اعتقادی پنجگانۀ شیعه تنها به چهار اصلِ توحید، عدل، نُبُوّت و امامت اشاره شده است و در آن از اصل معاد سخنی نرفته. اینکه آیا این اعتقادنامه، در تحریر نخستین و اصلی‌اش، مشتمل بر مبحث معاد نیز بوده است یا نه، از رویِ دست‌نوشت فعلی دانسته نیست و برای پاسخ به این پرسش باید در انتظار دستیابی به نسخۀ دیگری از این رساله ماند. در شماری از باورنامه‌ها مثل اعتقادنامۀ شیخ علی بن طاهر صوری، از عالمان امامی پیش از قرن هشتم هجری، مطلبی دربارۀ اصل معاد ذکر نشده است4
    نگرید به: الصوري، علي بن طاهر، عقیدة الشیخ علي بن طاهر الصوري، چاپ‌شده در: انصاری، محمدرضا، عقیدة الشیعة، 2 ج، دارالتفسیر، قم، الطبعة الثانیة، 1437 ق. _ 1395 ش، صص 575 _ 578.
    و محتمل است در اصلِ اعتقادنامۀ پیش‌رو نیز به معاد و مباحث مربوط به آن اشاره‌ای نشده باشد.
    به هر حال، در اینجا ویراستی اوّلیّه از این اعتقادنامه که سند اعتقادی ارزشمندی است از کلام امامی در قرون میانی تقدیم می‌گردد تا در معرض توجّه و استفادۀ پژوهشگران قرار گیرد. امیدوارم با نشر این اعتقادنامه آگاهی‌های بیشتری در خصوص آن به‌دست آید.

    میکرو فیلم شمارۀ 2/26269 کتابخانۀ آستان قدس رضوی، برگ 4 ب:

    «بسم الله الرحمن الرحیم وبه [نستعین]
    أعتقدُ أنّ اللهَ _ تعالی _ موجودٌ بدلیل وجودِه العالَمَ، واجب‌الوجود بدلیل استِغنائِه عن غَیرِه واستِحالةِ جوازِ العدمِ علیه وإلّا لکانَ ممکناً، قدیمٌ أزليٌ باقٍ5
    در اصل: «باقي».
    أبديٌّ بدلیل کونِه واجب‌الوجود، قادِرٌ بدلیل فِعلِه العالَمَ، عالِمٌ بدلیل إحکامِه صُنعَ العالَمِ، حَيٌّ بدلیل کونِه قادراً عالماً، سمیعٌ بصیرٌ مُدرِکٌ بدلیل کونِه عالِماً بجمیعِ المعلومات، مُریدٌ وکارِهٌ بدلیل أنّه أمَرَ بِالطاعَةِ ونَهیٰ عن المَعصیةِ، متکلِّمٌ بدلیل قولِه: ﴿وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَىٰ‏ تَكْلِيماً﴾6
    النساء (4): 164.
    ، واحِدٌ بدلیل قولِه: ﴿أَنَّمَا إِلٰهُكُمْ إِلٰهٌ وَاحِدٌ﴾7
    الكهف (18): 110.
    .
    وأعتقدُ أنّه _ تعالی _ عَدلٌ حکیمٌ لا یَفعَلُ قَبیحاً ولا یخلُّ بِواجبٍ بدلیل علمِه بِقُبحِ القَبیحِ وغِنائِه عَنه، وإلّا لکانَ ناقِصاً _ تعالی اللهُ عن النَّقصِ.
    وأعتقدُ نُبُوَّةَ نبیِّنا محمّدٍ _ صلّی اللهُ8
    در اصل: «اله».
    علیه وآله _ بدلیل دَعواه النُّبُوَةَ وظُهورِ بَیانِ المُعجِزِ علی یَدِه، وأنّه _ صلّی اللهُ علیه وآله _ مَعصومٌ وإلّا لم یَثِق بِقولِه، وأنّه _ صلّی اللهُ علیه وآله _ خَاتمُ الرُّسُلِ بدلیلِ قولِه _ تعالی _ : ﴿وَخَاتمَ النَّبِيِّينَ﴾9
    الأحزاب (33): 40.
    وقولِه _ علیه السلام _ : «لا نَبيَّ بَعدي».
    وأعتقدُ أنّ الخَلیفةَ مِن بَعدِه بِلا فَصلٍ أمیر المؤمنین علي بن أبي طالب _ علیه السلام _ بدلیلِ عصمتِه ونَصِّ النبيِّ _ علیه السلام _ : «أنتَ أخي ووزیري والخَلیفةُ مِن بَعدي»، ثمّ مِن بَعدِه ولدُه الحسنُ ثمّ الحُسَینُ ثمّ علي بن الحُسَین ثمّ محمّد بن علي ثمّ جعفر بن محمّد ثمّ موسی بن جعفر ثمّ علي بن موسی ثمّ محمّد بن علي ثمّ علي بن محمّد ثمّ الحسن بن علي ثمّ الخَلَف الحُجَّة محمّد بن الحسن _ صلوات [الله] علیهم أجمعین _ بدلیلِ عصمتِهم ونَصِّ کُلٍّ منهم علی مَن بَعده نَصّاً متواتراً بالخِلافةِ، ولقولِ النبيِّ _ علیه السلام _ : «ولدي هذا الحسین إمام ابن إمام أخو إمام أبو أئمّة تِسعَة، تاسِعُهم قائِمُهم _ صلواتُ الله علیهم أجمعین‏»، وأنّ المَهدي _ [صلّی الله] 10
    ناخوانا در اصل به دلیل محو شدن حروف.
    علیه وآله11
    چنین است در اصل.
    _‏ حَيٌ موجودٌ بدلیلِ أنّه لطفٌ للخَلقِ، واللطفُ واجِبٌ علی اللهِ _ تعالی _ ، وهو لا یخلُّ به _ تعالی اللهُ عن ذلک عُلُوّاً کَبیراً.».


    • نگرید به: شیروانی، محمّد، «معرّفی چند نسخۀ خطّی»، مجلّۀ وقف میراث جاویدان، سال سوم، شمارۀ 9، بهار 1374 ش.، صص 124 _ 126؛ عطائی نظری، حمید، «نگرشی بر نگارش‌های کلامی (10): استِقصَاءُ النَّظَرِ في البَحثِ عنِ القَضاءِ والقَدَر»، مجلّۀ آینۀ پژوهش، شمارۀ 183، مرداد و شهریور 1399.
    • دربارۀ «مکتب حلّۀ متأخّر» نگرید به: عطائی نظری، حمید، «نگاهی به ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانی»، مجلّۀ آینه پژوهش، سال 29، ش 171، مرداد و شهریور 1397، صص 3 _ 56.
    • نگرید به: المکّی العاملی، شمس‌الدّین محمّد، العقیدة الکافیة المطبوعة ضمن موسوعة الشهید الأوّل، المرکز العالي للعلوم والثقافة الإسلامیّة، قم، الطبعة الثانیة، 1435 ق.، ج 18، صص 79 _ 83 و ضمن رسائل الشهید الأوّل، بوستان کتاب قم، قم،1423 ق.، صص 153 _ 157.
    • نگرید به: الصوري، علي بن طاهر، عقیدة الشیخ علي بن طاهر الصوري، چاپ‌شده در: انصاری، محمدرضا، عقیدة الشیعة، 2 ج، دارالتفسیر، قم، الطبعة الثانیة، 1437 ق. _ 1395 ش، صص 575 _ 578.
    • در اصل: «باقي».
    • النساء (4): 164.
    • الكهف (18): 110.
    • در اصل: «اله».
    • الأحزاب (33): 40.
    • ناخوانا در اصل به دلیل محو شدن حروف.
    • چنین است در اصل.
    پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۹:۵۲
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت