پررنگ
123
124
{\/پررنگ}((?!{پررنگ)[\s\S])*{\/پررنگ}
{پررنگ((?!{\/پررنگ)[\s\S])*{پررنگ
چکیده:
مجموعهای است از رسائل و مسائل پراکندۀ دانشمند بزرگ شیعی، شریف مرتَضی، در زمینههای فقه و اصول و کلام و ادبیات که بر دست وفقان خضیر محسن الکعبی تصحیح شده و در سال 1422 ھ .ق. در بیروت به چاپ رسیده است. در نوشتار حاضر، پس از اشاره به پارهای از ویژگیهای نسخۀ اساسِ این تصحیح، نادرستیهای چندگونه و کاستیهای چندگانۀ ویراست کعبی از آن نشان داده شده است. اشکالات پر شمار و گونهگون این ویراست، گویای آن است که متن عرضهشده از مسائل و رسائل شریف مرتَضی، نا استوار و نا معتمد، و ازاینرو، فاقد اعتبار لازم برای استناد و ارجاع است.
کلید واژه: شریف مرتضی، مسائل المرتضی، تصحیح متن، نسخۀ شمارۀ 7/13/عقائد کتابخانۀ امام امیرالمؤمنینِ نجف، وفقان خضیر محسن الکعبی، کلام.
1_ مقدّمه
2_ توصیف نسخۀ اساس تصحیح (نسخۀ شمارۀ 7/13/عقائد کتابخانۀ امام امیرالمؤمنینِ نجف)ویراست کعبی از رسائل شریف مرتَضی بر بنیاد نسخهای از مجموعه رسائل وی سامان یافته که مشتمل است بر شماری از نگاشتههای پراکندۀ وی در زمینههای فقه و اصول و کلام و ادبیات. این نگاشتهها، که گردآورندۀ آنها بر ما معلوم نیست، طیف متنوّعی از نوشتههای شریف مرتَضی _ اعمّ از مسائل مستقلِّ مختلف مختصر (مثل مسألة في طریق الاستدلال علی فروع الإمامیّة)، برخی رسائل کوتاه (مانند رسالۀ الکلام في الأعراض [همان: تتمة أنواع الأعراض من جمع أبيرشید النیسابوري])، منتخبی از برخی أجوبةالمسائلها (مانند مسائل گزیدهای از المسائل الواسطیات و المسائل النیلیات) و نیز تحریری کامل از بعضی رسائل سَیّد (مثل جَوابُ المَسَائلِ الطَّرَابُلُسيَّاتِ الثَّانيةِ) _ را شامل میشود. نسخۀ یادشده متعلّق به کتابخانۀ امام امیرالمؤمنین در نجف اشرف است و هماکنون با شمارۀ 7/13/عقائد و رقم پیایی 571 در این کتابخانه نگهداری میشود. نسخه 257 صفحه (بر اساس شماره صفحات مندرِج در بالای صفحات نسخه) دارد و به خطّ نَسخ واضح نوشته شده است. تاریخ کتابت این دستنوشت دقیقاً روشن نیست؛ امّا در پایان آن، گواهی بَلاغی آمده که تاریخ 1096 هجری قمری را زمان پایان مقابلۀ نسخه معرّفی کرده است: «بلغ قبالاً من نسخة علیها الاعتماد و بها الاعتداد سنة 1096». بر روی صفحۀ عنوان نسخه، عنوان «مسایل سید مرتضی علیه الرحمة» با خطّی غیر از خطّ متن نوشته شده است. در برگ بعدی، چند گواهی تملّک ثبت شده است که سیر تملّک نسخه را بازگو میکند. نخست، گواهی تملیکی به خطّ علّامه محمّدباقر مجلسی دیده میشود: «بسم الله للحقیر محمّد باقر بن محمّد تقی المجلسی» که شمس الدّین [هرندی]، در ذیل آن تصریح کرده: «خط مبارک مرحوم مجلسی اعلی الله تعالی مقامه محترم [کذا] است» (نگرید: تصویر شمارۀ 1). در زیر آن، گواهی تملّک دیگری به خطّ آخوند ملا محمّدمهدی هرندی ثبت شده است: «قد تشرّف بتملّکه الفقیر إلی الله الغنی ابن رضی الدّین محمّد الهرندی محمد مهدی جمعهم الله تحت لواء الولی». ذیل این گواهی، مکتوب است: «خط شریف مرحوم آخوند ملا محمد مهدی جدّ بزرگوار است». در پایین صفحه، یک گواهی تملّک دیگر مشاهده میشود اینبار به خطّ ملا عبدالله بن حاجی هادی: «قد صار هذا الکتاب مما أعطانی الملک الوهاب و انا عبدالله بن حاجی هادی ره». در ذیل آن، شمس الدّین هرندی در تاریخ 1333 خاطرنشان کرده که گواهی یادشده: «خط محترم مرحوم حاجی ملا عبدالله مجتهد هرندی جدّ بزرگوار طاب ثراه است». حاج ملّا عبدالله هرندی همان صاحب کتاب العيون و الأنهار فی المعارف و المبدأ و المعاد است که شیخ آقا بزرگ در الذریعه به نسخهای از آن در کتابخانۀ أمیرالمؤمنین اشاره کرده است.1
وفقان خضیر محسن الکعبی کاتب دستنوشت مورد بحث را علّامه محمّدتقی مجلسی معرّفی کرده است2؛ در حالی که در نسخه هیچ شاهدی بر آن دیده نمیشود و معلوم نیست کعبی بر چه اساسی چُنین ادّعایی نموده است.
نخستین رساله در این مجموعۀ خطّی فهرست بُصروی از آثار شریف مرتَضی است (صص 1_6). این تحریر از فهرست بُصروی یکی از قدیمترین نسخههای این فهرست بهحساب میآید. متأسّفانه از این نسخه در ویراستهای قدیم و حتّی جدید آن فهرست استفاده نشده است. تفاوت مهمّی که این نسخه با نسخههای دیگرِ بازمانده از فهرست بُصرَوی دارد آن است که تاریخ اجازۀ شریف مرتَضی به شاگردش محمّد بن محمّد بُصرَوی (م: 443 ه.ق) در این دستنوشت سال 419 (شعبان من سنة تسع عشرة و اربعمائة) نوشته شده است (نگرید: تصویر شمارۀ 2)؛ در حالی که در سایر نسخ، سال 417 ثبت گردیده. این اختلاف، ناشی از تصحیف شایعِ «سبع» و «تسع» به یکدیگر است.
در دستنوشتِ یادشده، پس از فهرست بُصرَوی، رسالۀ «مسألة في بیان أحکام أهل الآخرة» آمده است (صص 6 _ 16). مصحّح رساله به بهانۀ چاپ پیشین این رساله در نجف، از درج آن در ویراست خود اجتناب کرده است.
همچنین در نسخه، رونوشتی از رسالۀ «الکلام فی ذبائح اهل الکتاب» به املاء شیخ مفید هم آمده است (صص 177 _ 190) که مصحّح، آن را نیز از ویراست خویش حذف نموده. با این وصف، مصحّح، رسالۀ قاضی عبدالجبّار معتزلی در باب مُجبره و مشبهه را _ که معلوم نیست به چه دلیلی در دستنوشت یادشده در میان نگاشتههای شریف مرتَضی کتابت شده است (ص 85: «مسئلة من کلام قاضيالقضاة عبدالجبّار بن احمد في أنّ المجبرة و المشبهة لا یمکنهم الاستدلال علی النبوة») _ در ویراست خود درج کرده است (صص 162 _ 183).3
سایر رسالههایی که در نسخۀ مورد گفتوگو آمدهاست و در مسائل المرتضی به چاپ رسیده، رسالههایی است که پیش از این، در مجموعۀ چهارجلدیِ رسائل الشریف المرتَضی یا آثار دیگر مثل امالی به طبع رسیده بوده. بنابراین مسائل المرتضی حاوی رسالهای تازه و منتشر نشده از شریف مرتَضی نیست. از توضیحاتی که دادیم این نکته هم روشن است که مصحّح کتاب، در تدوین و انتخاب رسالههای مندرِج در این مجموعه نقشی نداشته است و تنها بر بنیاد نسخۀ اساس (یعنی نسخۀ کتابخانۀ امام امیرالمؤمنینِ نجف) به تصحیح آنها اقدام نموده است. با این وصف، او در ویراستی که ارائه کرده، در مواردی، ترتیب درج رسائل در نسخۀ اساسِ کار تصحیحِ خود را رعایت نکرده است. مثلاً در نسخه، مسألۀ مربوط به «أحکام النوافل» در صفحات 120 _ 121 کتابت شده است؛ حال آنکه در ویراست کعبی مقدّم گردیده، در صفحات 63 _ 64 بهچاپ رسیده است. به همین نحو رسالۀ «طریق الاستدلال علی فروع الإمامیّة» که در نسخه در صفحات 138 _ 156 نوشته شده است، در ویراست کعبی پیش انداخته شده، در صفحات 84 _ 104 به طبع رسیده. در مقابل، مسألۀ مُعَنوَن به «مسألة في الرؤیة بالأبصار» که در صفحۀ 45 نسخه آمده، در ویراست کعبی دچار تأخیر شده، در صفحات 111 _ 114 چاپ گردیده است. دلیل این تقدیم و تأخیرها این بوده که مصحّح بنا داشته رسائلِ کتابتشده در این نسخه را، بر حسب موضوع، در چهار زمینۀ فقه، اصول، کلام و ادبیات دستهبندی و منتشر کند. به همین جهت، برای طبقهبندی رسالهها در مقولات یادشده، ناگزیر به جابجایی پارهای از آنها شده است.
مطلب آخر اینکه کعبی در ویراست خود از رسائل شریف مرتَضی، افزون بر نسخۀ کتابخانۀ امام امیرالمؤمنینِ نجف که آن را نسخۀ اساس تصحیح خود قرار داده است، از یک مجموعۀ خطّی دیگر نیز برای مقابله با نسخۀ اصل بهره برده. این مجموعه با شمارۀ 438/ کلام، در کتابخانۀ آیة الله حکیمِ نجف اشرف نگهداری میشود و حاوی دستنوشتهایی است متأخّر از برخی رسائلِ عَلَمالهُدی به خطّ علّامه شیخ محمّد طاهر السَّماوی (1292 _ 1370 ه.ق.).
3_ بررسی انتقادی ویراست کعبی از مسائل المرتَضی
شوربختانه همانطور که مجموعۀ چهار جلدیِ موسوم به رسائل الشریف المرتضی به نحو نامناسب و غیر عالمانهای تصحیح و منتشر شده است، مسائل المرتَضی نیز به همان وضع ناگوار _ و شاید حتّی از جِهاتی با کیفیّت نازلتری _ به طبع رسیده است. در ادامه، به پارهای از معایب و مشکلات این ویراست اشاره میکنیم. ایرادات زیر نشان میدهد که ویراست کعبی از رسائل و مسائل شریف مرتَضی، طبع نامطبوع و نامقبولی از آنهاست که به هیچ روی قابل اعتماد و اعتداد و اعتناء نیست و در یک کلام، بِکلّی از حَیّز اعتبار و انتفاع ساقط است.
3_1_ ضبطهای نادرست
مشکل اصلی کتاب مسائل المرتضی مغلوط و معیوب بودن شمار قابل توجّهی از عبارات آن است. این مشکل، بطور عمده در اثر خوانش نادرست مصحّح از نسخه، و اختیار ضبطهای نادرست پدید آمده است. اگرچه نسخۀ اساس مصحّح در این ویراست، در زمرۀ اندکنسخههای خوانا و معتبر و بهنسبت کم غلط از آثار شریف مرتَضی بهحساب میآید، مصحّح با سهلانگاری و نادانی خویش، ویراستی عیبناک از آن را ارائه کرده است. نمونههای این اغلاط، شوربختانه، پر شمار است و اگر بنا بر شمارش تمام آنها باشد، خود، احتمالاً به نوشتاری پر برگ بالغ میشود. در اینجا تنها تَعدادی از آن ضبطهای خطا، نمونهوار معرّفی میشود. ابتدا ضبط نادرست به همراه نشانی آن در کتاب مسائل المرتضی ذکر میشود و سپس صورت صحیح آن کلمه درج میگردد:
1) ص 221، س 6: «مبعد من ممسخوطه» ← مَسخُوطِه.
2) همان، س 7: «تقتفی اعزازه» ← تَقتَضي.
3) همان، س 9: «ان تافر» ← أنْ یَتَأَخَّرَ.
4) ص 222، س 2: «عتلا لکم» ← اِعتِلالُكم.
5) همان، س 11: «الاعزار» ← فَالإعزَاز.
6) ص 223، س 4: «المعرض بالتکلیف» ← الغَرَض.
7) ص 225، س 3: «و لم تتج التقية» ← لم تُبَح.
8) همان، س 4: «فما الأ وان لکم» ← الأمان.
9) همان، س 13: «هذا الأجماع الذي أثرنا الیه» ← هذا الإجماع الذی أشرنا إلیه.
10) ص 226، س 8: «ذلک لحق» ← «ذلک الحقّ».
11) ص 226، س 12: «و اللَّه تعالى یتصف للمظلوم في الآخرة» ← ينتصف.
12) ص 228، س 8: «کل منال» ← «ضالّ».
13) ص 229، س 13: «في كل حق كائناً ، كان» ← كائناً ما كان.
14) همان، س 16: «و الحق في كل ذلك قدرك لكل من طلبه» ← مُدرَكٌ.
15) ص 235، 8: «فیها فیه نص عنهم» ← فیما.
16) ص 237، س 14: «العذریة» ← العذر به.
17) ص 238، س 6: «استفتاء فصومکم» ← استغناء خصومکم.
18) ص 240، س 1: «من جهة تخفیة امته على نفسه، و يقتلونه ان أدى إليهم ما حمله»← تُخِیفُه / يَقتُلُونَه.
19) همان، س 2: «ما یعرفهم عن قبله» ← مَا يَصرِفُهم عَن قَتلِه.
20) ص 242، س 1: «و ما معنى في آخر المسألة» ← مضی.
21) ص 242، س 2: «وضع اعدائه منه» ← منع.
22) ص 244، س 9: «حكيم لايسغه» ← لا یسفه.
23) همان، س 13: «أن يكون یجي الرسل بالشرائع» ← مجيء.
24) ص 246، س آخر: «لأنهم ان لم يخرجوا مع هذا اخرجوا مع غيره» ← خَرَجُوا.
25) ص 247، س 3: «يجب على اللَّه صنعه من المعصية» ← مَنعُه.
26) ص 248، س 1: «مع فقده أو منعف يده» ← ضعف.
27) همان، س 2 _ 3: «قد كان ينبغي لمن أراد أن يطعن في وجوب جهته الإمامة» ← جهة.
28) همان، س 15 _ 16: «و لما جاز في الامر و من عداه ان يكون غير معصوم» ← الأمیر.
29) ص 249، س 3: «أن انفراد الرسول لعلة تقتفي عصمته» ← بِعِلَّةٍ تَقتَضِي.
30) همان، س 5: «لأنه غير ممتنع فرضاً و تقديراً ان يكون في عصمته الإمام» ← عصمة.
31) همان، س 16: «أن الامام لو لم يكن معصوماً لاینعی للدين و أهله الغوائل»← لابتغی.
32) همان، س 18: «و يلزم المعول المعقول على ذلك عصمة الأمراء» ← يَلزَمُ المُعَوِّلَ عَلىٰ.
33) ص 254، س 3: «عصيان القوم الدين جحد والنص» ← الذین جحدوا النص.
34) ص 255، س 8: «مراد الناهي» ← الناص.
35) همان، س 15: «بعدا ازيداً على بعده» ← زیداً.
36) ص 256، س 10: «أبانها بالسيرة» ← بالسیر.
37) ص 257، س 2: «فيما عدوه من الاتفاق و تدينا و عارضوا بالنص» ← فيمَا عَدَّدَه مِن الإنفَاقِ بِدُنيا، و عَصَوا في النَّصِّ.
38) ص 258، س 8: «التنائي عن النبي» ← النَّأي.
39) ص 260، س 14: «تاكيد ذلك بما اكدذ به» ← تَأكيدِ / أكَّدَ.
40) ص 264، س 5: «ألا انه» ← لأنَّه.
41) همان، س 6: «مجد النص» ← جحد.
42) همان، س 15: «تحمل معصیته ادم» ← معصیة.
43) ص 265، س 5: «و الذي معنى في خلال المسألة» ← مضی.
44) همان، س 7: «ما أظهر بنصیب دليل عليه» ← بنصب.
45) ص 267، س آخر: «البسطه» ← لبسطه.
46) ص 268، س 4: «بعبادة العجل» ← بعبادة.
47) ص 269، س 2: «لا ينجع فيه وعظ» ← لا ینجح.
48) همان، س 13: «فكان ذلك متمما لعذره» ← مقیماً.
49) ص 270، س 1: «على مقتفی قولكم» ← مقتضى.
50) ص 271، س 1: «أشغف من أرتداد» ← أشفَقَ مِن ارتِدادِ.
51) ص 273، س 4: «انه کلامهم» ← أنَّ كُلّاً مِنهم.
52) همان، س 7: «ثم نزع بتأوله» ← تَبَرَّعَ بِتَأَوُّلِه.
53) همان، س 12: «قوة البواحث عليها» ← البواعث.
54) ص 275، س 15: «فذهب الصرفة» ← فمذهب.
55) ص 276، س 5: «فیما عداهم به» ← تَحَدّاهُم.
56) ص 278، س 2: «الكتاب الذي رسمه» ← وسمه.
57) ص 279، س 10: «دورة» ← دودة.
58) ص 280، س 3: «عولنا على أنه الحق بها، و لیس فيها و أضيف إليها» ← دُلِّسَ.
59) ص 281، س 4: «صار كلبا يمضغ بذنبه» ← يَمصَعُ.
60) ص 281، س 8: «دعا لي الرأي لسيدنا الشريف» ← و عَالِي.
61) ص 282، س 5 _ 6: «أنا حكمنا بنجاستهم، و خیبته منزلتهم، و إيضاع أقدارهم» ← خِسَّةِ / اتِّضَاعِ.
62) همان، س 7: «لما یقول» ← کما.
63) ص 284، س 4: «لانه يغتنم بذلك و يتأسف» ← يَغتَمُّ.
64) ص 145، س 14: «أین مستقر العقل فیها» ← منها.
65) همان، س آخر: «قول الحاج الحجر» ← للحجر.
66) ص 146، س 5: «الذی یعینه هو» ← بعینه.
67) ص 149، س 15: «یوصف ذلک مجاز و اتساعاً» ← بذلک مجازاً.
68) ص 151، س 8: «لیس بعاقل» ← بعامل.
69) ص 210، س 11: «یوجب له مالاً» ← حالاً.
70) س 120، س 11: «إذا فعل تعریفاً للنفع» ← تعریضاً.
در اینجا، به همین رقم هفتاد، که نشانۀ تکثیر است، در ذکر اغلاط اکتفا میکنیم؛ امّا خوانندگان ارجمند میتوانند این «مشت» از اغلاط کتاب را «نمونۀ خروار» آنها لحاظ کنند و خود، به حال و وضع کتاب پی ببرند.
3_2_ اغلاط حروفنگاشتی
یکی دیگر از اشکالات اساسی طبع کعبی از رسائل شریف مرتَضی اغلاط حروفنگاشتیِ راه یافته در متن آن است. شمار این اغلاط نیز بسیار است و در اینجا تنها به تَعداد اندکی از آنها نمونهوار اشاره میکنیم:
مجموعهای است از رسائل و مسائل پراکندۀ دانشمند بزرگ شیعی، شریف مرتَضی، در زمینههای فقه و اصول و کلام و ادبیات که بر دست وفقان خضیر محسن الکعبی تصحیح شده و در سال 1422 ھ .ق. در بیروت به چاپ رسیده است. در نوشتار حاضر، پس از اشاره به پارهای از ویژگیهای نسخۀ اساسِ این تصحیح، نادرستیهای چندگونه و کاستیهای چندگانۀ ویراست کعبی از آن نشان داده شده است. اشکالات پر شمار و گونهگون این ویراست، گویای آن است که متن عرضهشده از مسائل و رسائل شریف مرتَضی، نا استوار و نا معتمد، و ازاینرو، فاقد اعتبار لازم برای استناد و ارجاع است.
کلید واژه: شریف مرتضی، مسائل المرتضی، تصحیح متن، نسخۀ شمارۀ 7/13/عقائد کتابخانۀ امام امیرالمؤمنینِ نجف، وفقان خضیر محسن الکعبی، کلام.
1_ مقدّمه
2_ توصیف نسخۀ اساس تصحیح (نسخۀ شمارۀ 7/13/عقائد کتابخانۀ امام امیرالمؤمنینِ نجف)ویراست کعبی از رسائل شریف مرتَضی بر بنیاد نسخهای از مجموعه رسائل وی سامان یافته که مشتمل است بر شماری از نگاشتههای پراکندۀ وی در زمینههای فقه و اصول و کلام و ادبیات. این نگاشتهها، که گردآورندۀ آنها بر ما معلوم نیست، طیف متنوّعی از نوشتههای شریف مرتَضی _ اعمّ از مسائل مستقلِّ مختلف مختصر (مثل مسألة في طریق الاستدلال علی فروع الإمامیّة)، برخی رسائل کوتاه (مانند رسالۀ الکلام في الأعراض [همان: تتمة أنواع الأعراض من جمع أبيرشید النیسابوري])، منتخبی از برخی أجوبةالمسائلها (مانند مسائل گزیدهای از المسائل الواسطیات و المسائل النیلیات) و نیز تحریری کامل از بعضی رسائل سَیّد (مثل جَوابُ المَسَائلِ الطَّرَابُلُسيَّاتِ الثَّانيةِ) _ را شامل میشود. نسخۀ یادشده متعلّق به کتابخانۀ امام امیرالمؤمنین در نجف اشرف است و هماکنون با شمارۀ 7/13/عقائد و رقم پیایی 571 در این کتابخانه نگهداری میشود. نسخه 257 صفحه (بر اساس شماره صفحات مندرِج در بالای صفحات نسخه) دارد و به خطّ نَسخ واضح نوشته شده است. تاریخ کتابت این دستنوشت دقیقاً روشن نیست؛ امّا در پایان آن، گواهی بَلاغی آمده که تاریخ 1096 هجری قمری را زمان پایان مقابلۀ نسخه معرّفی کرده است: «بلغ قبالاً من نسخة علیها الاعتماد و بها الاعتداد سنة 1096». بر روی صفحۀ عنوان نسخه، عنوان «مسایل سید مرتضی علیه الرحمة» با خطّی غیر از خطّ متن نوشته شده است. در برگ بعدی، چند گواهی تملّک ثبت شده است که سیر تملّک نسخه را بازگو میکند. نخست، گواهی تملیکی به خطّ علّامه محمّدباقر مجلسی دیده میشود: «بسم الله للحقیر محمّد باقر بن محمّد تقی المجلسی» که شمس الدّین [هرندی]، در ذیل آن تصریح کرده: «خط مبارک مرحوم مجلسی اعلی الله تعالی مقامه محترم [کذا] است» (نگرید: تصویر شمارۀ 1). در زیر آن، گواهی تملّک دیگری به خطّ آخوند ملا محمّدمهدی هرندی ثبت شده است: «قد تشرّف بتملّکه الفقیر إلی الله الغنی ابن رضی الدّین محمّد الهرندی محمد مهدی جمعهم الله تحت لواء الولی». ذیل این گواهی، مکتوب است: «خط شریف مرحوم آخوند ملا محمد مهدی جدّ بزرگوار است». در پایین صفحه، یک گواهی تملّک دیگر مشاهده میشود اینبار به خطّ ملا عبدالله بن حاجی هادی: «قد صار هذا الکتاب مما أعطانی الملک الوهاب و انا عبدالله بن حاجی هادی ره». در ذیل آن، شمس الدّین هرندی در تاریخ 1333 خاطرنشان کرده که گواهی یادشده: «خط محترم مرحوم حاجی ملا عبدالله مجتهد هرندی جدّ بزرگوار طاب ثراه است». حاج ملّا عبدالله هرندی همان صاحب کتاب العيون و الأنهار فی المعارف و المبدأ و المعاد است که شیخ آقا بزرگ در الذریعه به نسخهای از آن در کتابخانۀ أمیرالمؤمنین اشاره کرده است.1
طهرانی، آقا بزرگ، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، دار الأضواء، الطبعة الثالثة، بيروت، 1403 ﻫ.ق، ج 15، ص 385. در اینجا ظاهراً به غلط نام نویسنده «الحاج مولى عبدالله الهروي» ذکر شده است.
وفقان خضیر محسن الکعبی کاتب دستنوشت مورد بحث را علّامه محمّدتقی مجلسی معرّفی کرده است2
مسائل المرتضی، ص 6.
نخستین رساله در این مجموعۀ خطّی فهرست بُصروی از آثار شریف مرتَضی است (صص 1_6). این تحریر از فهرست بُصروی یکی از قدیمترین نسخههای این فهرست بهحساب میآید. متأسّفانه از این نسخه در ویراستهای قدیم و حتّی جدید آن فهرست استفاده نشده است. تفاوت مهمّی که این نسخه با نسخههای دیگرِ بازمانده از فهرست بُصرَوی دارد آن است که تاریخ اجازۀ شریف مرتَضی به شاگردش محمّد بن محمّد بُصرَوی (م: 443 ه.ق) در این دستنوشت سال 419 (شعبان من سنة تسع عشرة و اربعمائة) نوشته شده است (نگرید: تصویر شمارۀ 2)؛ در حالی که در سایر نسخ، سال 417 ثبت گردیده. این اختلاف، ناشی از تصحیف شایعِ «سبع» و «تسع» به یکدیگر است.
در دستنوشتِ یادشده، پس از فهرست بُصرَوی، رسالۀ «مسألة في بیان أحکام أهل الآخرة» آمده است (صص 6 _ 16). مصحّح رساله به بهانۀ چاپ پیشین این رساله در نجف، از درج آن در ویراست خود اجتناب کرده است.
همچنین در نسخه، رونوشتی از رسالۀ «الکلام فی ذبائح اهل الکتاب» به املاء شیخ مفید هم آمده است (صص 177 _ 190) که مصحّح، آن را نیز از ویراست خویش حذف نموده. با این وصف، مصحّح، رسالۀ قاضی عبدالجبّار معتزلی در باب مُجبره و مشبهه را _ که معلوم نیست به چه دلیلی در دستنوشت یادشده در میان نگاشتههای شریف مرتَضی کتابت شده است (ص 85: «مسئلة من کلام قاضيالقضاة عبدالجبّار بن احمد في أنّ المجبرة و المشبهة لا یمکنهم الاستدلال علی النبوة») _ در ویراست خود درج کرده است (صص 162 _ 183).3
این رسالۀ قاضی عبدالجبّار معتزلی پیش از انتشار در مسائل المرتضی، در جلد چهارم رسائل الشریف المرتضی، صص 277 _ 299 زیر عنوان «مسألة في معجزات الأنبیاء علیهم السلام» نیز به چاپ رسیده بوده است. هانس دایبر هم ظاهراً بدون اطّلاع از انتشار این رساله در مسائل المرتضی و رسائل الشریف المرتضی مجدّداً به ارائۀ ویراستی از آن اینبار تحت عنوان «مقالة في الرد علی المجبرة لقاضي القضاة عبدالجبار بن أحمد» بر اساس نسخهای به خطّ مرحوم علّامه شیخ محمّد طاهر السماوی پرداخته است. نگرید به:
Hans Daiber, ‘Maqāla fī l-radd ʿalā l-Mujbira (MS Najaf) attributed to ʿAbd al-Jabbār al-Hamadhānī’ In: A Common Rationality: Mu'tazilism in Islam and Judaism, edited by: Camilla Adang, Sabine Schmidtke, David Eric Sklare, Ergon Verlag Würzburg in Kommission, Würzburg, 2007, pp. 101 - 125.
در این خصوص همچنین نگاه کنید به یادداشت زیر از آقای دکتر حسن انصاری با عنوان «کتابی از قاضی عبدالجبّار در ميان مسائل المرتضی» منتشر شده در:
.http://ansari.kateban.com/post/1570
Hans Daiber, ‘Maqāla fī l-radd ʿalā l-Mujbira (MS Najaf) attributed to ʿAbd al-Jabbār al-Hamadhānī’ In: A Common Rationality: Mu'tazilism in Islam and Judaism, edited by: Camilla Adang, Sabine Schmidtke, David Eric Sklare, Ergon Verlag Würzburg in Kommission, Würzburg, 2007, pp. 101 - 125.
در این خصوص همچنین نگاه کنید به یادداشت زیر از آقای دکتر حسن انصاری با عنوان «کتابی از قاضی عبدالجبّار در ميان مسائل المرتضی» منتشر شده در:
.http://ansari.kateban.com/post/1570
سایر رسالههایی که در نسخۀ مورد گفتوگو آمدهاست و در مسائل المرتضی به چاپ رسیده، رسالههایی است که پیش از این، در مجموعۀ چهارجلدیِ رسائل الشریف المرتَضی یا آثار دیگر مثل امالی به طبع رسیده بوده. بنابراین مسائل المرتضی حاوی رسالهای تازه و منتشر نشده از شریف مرتَضی نیست. از توضیحاتی که دادیم این نکته هم روشن است که مصحّح کتاب، در تدوین و انتخاب رسالههای مندرِج در این مجموعه نقشی نداشته است و تنها بر بنیاد نسخۀ اساس (یعنی نسخۀ کتابخانۀ امام امیرالمؤمنینِ نجف) به تصحیح آنها اقدام نموده است. با این وصف، او در ویراستی که ارائه کرده، در مواردی، ترتیب درج رسائل در نسخۀ اساسِ کار تصحیحِ خود را رعایت نکرده است. مثلاً در نسخه، مسألۀ مربوط به «أحکام النوافل» در صفحات 120 _ 121 کتابت شده است؛ حال آنکه در ویراست کعبی مقدّم گردیده، در صفحات 63 _ 64 بهچاپ رسیده است. به همین نحو رسالۀ «طریق الاستدلال علی فروع الإمامیّة» که در نسخه در صفحات 138 _ 156 نوشته شده است، در ویراست کعبی پیش انداخته شده، در صفحات 84 _ 104 به طبع رسیده. در مقابل، مسألۀ مُعَنوَن به «مسألة في الرؤیة بالأبصار» که در صفحۀ 45 نسخه آمده، در ویراست کعبی دچار تأخیر شده، در صفحات 111 _ 114 چاپ گردیده است. دلیل این تقدیم و تأخیرها این بوده که مصحّح بنا داشته رسائلِ کتابتشده در این نسخه را، بر حسب موضوع، در چهار زمینۀ فقه، اصول، کلام و ادبیات دستهبندی و منتشر کند. به همین جهت، برای طبقهبندی رسالهها در مقولات یادشده، ناگزیر به جابجایی پارهای از آنها شده است.
مطلب آخر اینکه کعبی در ویراست خود از رسائل شریف مرتَضی، افزون بر نسخۀ کتابخانۀ امام امیرالمؤمنینِ نجف که آن را نسخۀ اساس تصحیح خود قرار داده است، از یک مجموعۀ خطّی دیگر نیز برای مقابله با نسخۀ اصل بهره برده. این مجموعه با شمارۀ 438/ کلام، در کتابخانۀ آیة الله حکیمِ نجف اشرف نگهداری میشود و حاوی دستنوشتهایی است متأخّر از برخی رسائلِ عَلَمالهُدی به خطّ علّامه شیخ محمّد طاهر السَّماوی (1292 _ 1370 ه.ق.).
3_ بررسی انتقادی ویراست کعبی از مسائل المرتَضی
شوربختانه همانطور که مجموعۀ چهار جلدیِ موسوم به رسائل الشریف المرتضی به نحو نامناسب و غیر عالمانهای تصحیح و منتشر شده است، مسائل المرتَضی نیز به همان وضع ناگوار _ و شاید حتّی از جِهاتی با کیفیّت نازلتری _ به طبع رسیده است. در ادامه، به پارهای از معایب و مشکلات این ویراست اشاره میکنیم. ایرادات زیر نشان میدهد که ویراست کعبی از رسائل و مسائل شریف مرتَضی، طبع نامطبوع و نامقبولی از آنهاست که به هیچ روی قابل اعتماد و اعتداد و اعتناء نیست و در یک کلام، بِکلّی از حَیّز اعتبار و انتفاع ساقط است.
3_1_ ضبطهای نادرست
مشکل اصلی کتاب مسائل المرتضی مغلوط و معیوب بودن شمار قابل توجّهی از عبارات آن است. این مشکل، بطور عمده در اثر خوانش نادرست مصحّح از نسخه، و اختیار ضبطهای نادرست پدید آمده است. اگرچه نسخۀ اساس مصحّح در این ویراست، در زمرۀ اندکنسخههای خوانا و معتبر و بهنسبت کم غلط از آثار شریف مرتَضی بهحساب میآید، مصحّح با سهلانگاری و نادانی خویش، ویراستی عیبناک از آن را ارائه کرده است. نمونههای این اغلاط، شوربختانه، پر شمار است و اگر بنا بر شمارش تمام آنها باشد، خود، احتمالاً به نوشتاری پر برگ بالغ میشود. در اینجا تنها تَعدادی از آن ضبطهای خطا، نمونهوار معرّفی میشود. ابتدا ضبط نادرست به همراه نشانی آن در کتاب مسائل المرتضی ذکر میشود و سپس صورت صحیح آن کلمه درج میگردد:
1) ص 221، س 6: «مبعد من ممسخوطه» ← مَسخُوطِه.
2) همان، س 7: «تقتفی اعزازه» ← تَقتَضي.
3) همان، س 9: «ان تافر» ← أنْ یَتَأَخَّرَ.
4) ص 222، س 2: «عتلا لکم» ← اِعتِلالُكم.
5) همان، س 11: «الاعزار» ← فَالإعزَاز.
6) ص 223، س 4: «المعرض بالتکلیف» ← الغَرَض.
7) ص 225، س 3: «و لم تتج التقية» ← لم تُبَح.
8) همان، س 4: «فما الأ وان لکم» ← الأمان.
9) همان، س 13: «هذا الأجماع الذي أثرنا الیه» ← هذا الإجماع الذی أشرنا إلیه.
10) ص 226، س 8: «ذلک لحق» ← «ذلک الحقّ».
11) ص 226، س 12: «و اللَّه تعالى یتصف للمظلوم في الآخرة» ← ينتصف.
12) ص 228، س 8: «کل منال» ← «ضالّ».
13) ص 229، س 13: «في كل حق كائناً ، كان» ← كائناً ما كان.
14) همان، س 16: «و الحق في كل ذلك قدرك لكل من طلبه» ← مُدرَكٌ.
15) ص 235، 8: «فیها فیه نص عنهم» ← فیما.
16) ص 237، س 14: «العذریة» ← العذر به.
17) ص 238، س 6: «استفتاء فصومکم» ← استغناء خصومکم.
18) ص 240، س 1: «من جهة تخفیة امته على نفسه، و يقتلونه ان أدى إليهم ما حمله»← تُخِیفُه / يَقتُلُونَه.
19) همان، س 2: «ما یعرفهم عن قبله» ← مَا يَصرِفُهم عَن قَتلِه.
20) ص 242، س 1: «و ما معنى في آخر المسألة» ← مضی.
21) ص 242، س 2: «وضع اعدائه منه» ← منع.
22) ص 244، س 9: «حكيم لايسغه» ← لا یسفه.
23) همان، س 13: «أن يكون یجي الرسل بالشرائع» ← مجيء.
24) ص 246، س آخر: «لأنهم ان لم يخرجوا مع هذا اخرجوا مع غيره» ← خَرَجُوا.
25) ص 247، س 3: «يجب على اللَّه صنعه من المعصية» ← مَنعُه.
26) ص 248، س 1: «مع فقده أو منعف يده» ← ضعف.
27) همان، س 2 _ 3: «قد كان ينبغي لمن أراد أن يطعن في وجوب جهته الإمامة» ← جهة.
28) همان، س 15 _ 16: «و لما جاز في الامر و من عداه ان يكون غير معصوم» ← الأمیر.
29) ص 249، س 3: «أن انفراد الرسول لعلة تقتفي عصمته» ← بِعِلَّةٍ تَقتَضِي.
30) همان، س 5: «لأنه غير ممتنع فرضاً و تقديراً ان يكون في عصمته الإمام» ← عصمة.
31) همان، س 16: «أن الامام لو لم يكن معصوماً لاینعی للدين و أهله الغوائل»← لابتغی.
32) همان، س 18: «و يلزم المعول المعقول على ذلك عصمة الأمراء» ← يَلزَمُ المُعَوِّلَ عَلىٰ.
33) ص 254، س 3: «عصيان القوم الدين جحد والنص» ← الذین جحدوا النص.
34) ص 255، س 8: «مراد الناهي» ← الناص.
35) همان، س 15: «بعدا ازيداً على بعده» ← زیداً.
36) ص 256، س 10: «أبانها بالسيرة» ← بالسیر.
37) ص 257، س 2: «فيما عدوه من الاتفاق و تدينا و عارضوا بالنص» ← فيمَا عَدَّدَه مِن الإنفَاقِ بِدُنيا، و عَصَوا في النَّصِّ.
38) ص 258، س 8: «التنائي عن النبي» ← النَّأي.
39) ص 260، س 14: «تاكيد ذلك بما اكدذ به» ← تَأكيدِ / أكَّدَ.
40) ص 264، س 5: «ألا انه» ← لأنَّه.
41) همان، س 6: «مجد النص» ← جحد.
42) همان، س 15: «تحمل معصیته ادم» ← معصیة.
43) ص 265، س 5: «و الذي معنى في خلال المسألة» ← مضی.
44) همان، س 7: «ما أظهر بنصیب دليل عليه» ← بنصب.
45) ص 267، س آخر: «البسطه» ← لبسطه.
46) ص 268، س 4: «بعبادة العجل» ← بعبادة.
47) ص 269، س 2: «لا ينجع فيه وعظ» ← لا ینجح.
48) همان، س 13: «فكان ذلك متمما لعذره» ← مقیماً.
49) ص 270، س 1: «على مقتفی قولكم» ← مقتضى.
50) ص 271، س 1: «أشغف من أرتداد» ← أشفَقَ مِن ارتِدادِ.
51) ص 273، س 4: «انه کلامهم» ← أنَّ كُلّاً مِنهم.
52) همان، س 7: «ثم نزع بتأوله» ← تَبَرَّعَ بِتَأَوُّلِه.
53) همان، س 12: «قوة البواحث عليها» ← البواعث.
54) ص 275، س 15: «فذهب الصرفة» ← فمذهب.
55) ص 276، س 5: «فیما عداهم به» ← تَحَدّاهُم.
56) ص 278، س 2: «الكتاب الذي رسمه» ← وسمه.
57) ص 279، س 10: «دورة» ← دودة.
58) ص 280، س 3: «عولنا على أنه الحق بها، و لیس فيها و أضيف إليها» ← دُلِّسَ.
59) ص 281، س 4: «صار كلبا يمضغ بذنبه» ← يَمصَعُ.
60) ص 281، س 8: «دعا لي الرأي لسيدنا الشريف» ← و عَالِي.
61) ص 282، س 5 _ 6: «أنا حكمنا بنجاستهم، و خیبته منزلتهم، و إيضاع أقدارهم» ← خِسَّةِ / اتِّضَاعِ.
62) همان، س 7: «لما یقول» ← کما.
63) ص 284، س 4: «لانه يغتنم بذلك و يتأسف» ← يَغتَمُّ.
64) ص 145، س 14: «أین مستقر العقل فیها» ← منها.
65) همان، س آخر: «قول الحاج الحجر» ← للحجر.
66) ص 146، س 5: «الذی یعینه هو» ← بعینه.
67) ص 149، س 15: «یوصف ذلک مجاز و اتساعاً» ← بذلک مجازاً.
68) ص 151، س 8: «لیس بعاقل» ← بعامل.
69) ص 210، س 11: «یوجب له مالاً» ← حالاً.
70) س 120، س 11: «إذا فعل تعریفاً للنفع» ← تعریضاً.
در اینجا، به همین رقم هفتاد، که نشانۀ تکثیر است، در ذکر اغلاط اکتفا میکنیم؛ امّا خوانندگان ارجمند میتوانند این «مشت» از اغلاط کتاب را «نمونۀ خروار» آنها لحاظ کنند و خود، به حال و وضع کتاب پی ببرند.
3_2_ اغلاط حروفنگاشتی
یکی دیگر از اشکالات اساسی طبع کعبی از رسائل شریف مرتَضی اغلاط حروفنگاشتیِ راه یافته در متن آن است. شمار این اغلاط نیز بسیار است و در اینجا تنها به تَعداد اندکی از آنها نمونهوار اشاره میکنیم:
ردیف | نشانی | ضبط موجود در ویراست کعبی | صورت صحیح |
1 | ص 184، س 7 | غرض | عرض |
2 | ص186، س 3 | ول | دلّ |
3 | ص 229، س 15 | متقابله | متقابلة |
4 | ص 240، س 11 | فوفه | فوقه |
5 | ص 240، س 16 | مته | أمّته |
6 | ص 243، س 12 | متدوحة | مندوحة |
7 | ص 228، س 7 | افلابد | فَلا بُدَّ |
8 | ص 237، س 7 | قیل | قبل |
9 | ص 242، س 3 | أطیق | أطبق |
10 | ص 251، س 1 | ظاهرة | ظاهره |
11 | همان، س 2 | متهم | منهم |
12 | ص 252، س 2 | متضمنه | متضمنة |
13 | ص 253، س آخر | ها هتا | هاهنا |
14 | ص 256، س آخر | أخیر | أخبر |
15 | ص 260، س 15 | الان | لأنّ |
16 | ص 262، س 10 | مستقبله | مستقبلة |
17 | ص 263، س 15 | مالذي | ما الذي |
18 | ص 264، س 7 | أوقر | أوفر |
19 | همان، س 11 | بخفه | بخلافه |
20 | همان، س 19 | معصیه | معصیة |
21 | ص 275، س 4 | الصرفه | الصرفة |
22 | ص 275، س آخر | مذهب کم | مذهبکم |
23 | ص 283، س 5 | التبیة | البنیة |
24 | ص 285، ش آخر | یغرق | یفرق |
25 | ص 286، س 2 | موادها | مرادها |
26 | ص 112، س 2 | کالادارات | کالارادات |
27 | ص 218، س 4 | مسائل | سائل |
28 | همان، س 6 | التایید | التأبید |
29 | ص 219، س 10 | اتناوله | تناوله |
30 | ص 120، س 12 | تعریفاً | تعریضاً |
3_3_ افتادگیهای خرد و کلان
یکی از مشکلات طبع کعبی از رسائل شریف مرتَضی، حدوث سقطها یا افتادگیهای خرد و کلان در آن است. فقط در یک نمونه، که حقیقتاً شگفتآور است، نزدیک به «دو صفحه» از عبارات شریف مرتَضی در یک مسأله افتاده است با اینکه مطالب حذف شده، هم در نسخۀ اساس مورد رجوع کعبی بوضوح وجود دارد و هم در دو طبع پیشین آن مسأله. در صفحۀ 184 که مسألهای با عنوان اصلیِ ساختگیِ «مسألة حدوث الجسم و الجوهر و العرض» و زیرعنوانِ «مسألة في الاعتراض على من يثبت حدوث الأجسام من الجواهر» آمده است، مطالب سَیّد مرتَضی تا میانه درج شده و با عبارت «و قد بيّنا هذه الطريقة في مواضع من كتبنا؛ لا سيما في الكتاب الملخّص في الأصول» خاتمه یافته است.4
مسائل المرتضی، ص 186.
نسخۀ مکتبة الإمام أمیرالمؤمنین العامة نجف، ش 7/13، صص 110 _ 112.
رسائل الشریف المرتَضی، ج 3، صص 333 _ 334.
الموسوی الشریف المرتضی، علی بن الحسین، أمالی المرتضی (غرر الفوائد و درر القلائد)، تحقیق: محمّد أبوالفضل إبراهیم، دارالفکر العربی، قاهرة، 1998 م، ج 2، صص 345 _ 346.
افزون بر این، برخی از افتادگیهایِ جزئیِ مشهود در ویراست کعبی به قرار زیر است:
1) ص 25، س آخر: «لا یجوز العدول» ← لا یجوز العدول عنه.
2) ص 228، س 11: «أنكم تقدرون على إجابة هذا السائل المسترشد علی النص و عن الإمام فيه و لا مخالف فيها» ← عن النصِّ و عن الإِمامِ بِحُجَجٍ فيهِ.
3) ص 248، س 11 _ 12: «و الفرق بين الامام و خلفائه من أمير و غيره في وجوب العصمة إنما أوجبنا عصمة الامام ... » ← العصمة أنَّا إنَّمَا.
4) ص 269، س 16: «و الخلاف في هذا و ان لم يزد على الخلاف في جحد النص فیما عنه بل الاولى به» ← فما يقصر عنه.
5) ص 145، س 6: «و هذه الأرواح فارقت الابدان هل تحس أم لا» ← الأرواح إذا فارقت.
3_4_ افزودن عناوین متعدّد در داخل متن
یکی دیگر از مشکلات ویراست کعبی از مجموعه رسائلِ شریف مرتَضی عبارتست از درج عناوین در داخل متن بی آنکه با گذاردن آنها در کروشه از کلام نویسنده متمایز شده باشند. طبق قوانین مرسوم در فنّ تصحیح متون، هرگونه اضافهای بر متن که از سوی شخص مصحّح در اثر صورت بگیرد، باید برای تمایز آن افزوده از سخن نویسنده، در کروشه نهاده شود. متأسّفانه مصحّح بدین نکته توجّه نکرده، هم در آغاز هر مسأله و هم در میان متن، عناوینی را از جانب خود بدان افزوده، بدون آنکه آنها را در کروشه قرار داده باشد یا لا اقل در پاورقی متذکّر شده باشد که این عناوین افزودۀ اوست نه نویسنده (تنها در آخر فصلی که به عنوان فصل سوم در صفحات پایانی کتاب آمده است، نویسنده تذکّر داده که «مسائل و عناوین مسائل» اضافۀ اوست8
مسائل المرتضی، ص 372.
3_5_ عبارات زائد
مشکل دیگری که گاه در ویراست مورد گفتوگو مشاهده میشود، وجود عبارات تَکراری و زائد در بخشهایی از آن است. دو نمونه از این عبارات تَکراری در زیر بیان میشود:
الف) صص 229 _ 230: «و قد بينا في كتابنا «الشافي» أن هذا القول لا يوجب الاستغناء عن الإمام في الأحكام الشرعية المنقولة، إذا يجوز أن يعرض ناقلوها أو أكثرهم الأحكام الشرعية المنقولة، إذا يجوز أن يعرض ناقلوها أو أكثرهم عن نقلها، اما اعتمادا أو شبهة، فيكون الحجة حينئذ في بيان الامام لذلك الحكم».
در قسمت یادشده، عبارت «الأحكام الشرعية المنقولة، إذا يجوز أن يعرض ناقلوها أو أكثرهم» زائد است.
ب) ص 222، س 9 _ 11: «فأما الزامنا على علتنا في الحاجة اليه وجوب إعزازه و كف أيدي الظلمة عنه ليظهر و يقع الانتفاع به، و الإعزاز و كف أيدي الظلمة عنه ليظهر و يقع الانتفاع به و الإعزاز و كف أيدي الظلمة عنه على ضربين».
در عبارات فوق، بخش «و الإعزاز و كف أيدي الظلمة عنه ليظهر و يقع الانتفاع به» زائد است و نمیبایست در متن درج میشد.
3_6_ عدم اشاره به ویراستهای قبلی مسائل و رسائل
برخی از مسألههایی که در نسخۀ اساس تصحیح کعبی کتابت شده است و وی به چاپ آنها اقدام نموده، پیش از این، در مواضع دیگری به چاپ رسیده بوده و طبعاً مصحّح وظیفه داشته به عنوان پیشینۀ تصحیح آن مسائل، به ویراستهای قبلی آنها اشاره کند. امّا مصحّح در موارد بسیاری، از ذکر ویراستهای پیشینِ مسائل غَفلت کرده است. برای نمونه در صفحۀ 184 مطلبی با عنوان «مسألة في الاعتراض على من يثبت حدوث الأجسام من الجواهر» آمده است که همین مسأله پیشتر در رسائل الشریف المرتضی، ج 3، صص 331 _ 334 و نیز أمالی، ج 2، صص 344 _ 347 به چاپ رسیده، ولی مصحّح بدانها اشارهای نکرده است و هیچ ارجاعی نداده! تنها، از نسخهبدلهایی که در آنها ذکری از أمالی شده است خواننده میتواند بفهمد که این متن پیشتر در آن کتاب هم آمده است.
3_7_ تقطیعهای نادرست
اشکالات ویرایشیِ ویراست فراهمآمده بر دست کعبی چندان پرشمار است که بهتر، صرفنظر کردن از ذکر آنهاست. با این وصف، یک اشکال بنیادین که از این حیث در کار او دیده میشود و اصلاً قابل اغماض نیست، تقطیعها یا بندبندیهای نادرست او از متن کتاب است. در مواضع متعدّدی، در اثر عدم درک صحیح مصحّح از کلام شریف مرتَضی یا شاید هم به دلیل دیگری، عبارات متن دچار تقطیعهای نادرست شده است که این امر موجب سردرگمی، و گاه، گمراهی خواننده میشود. در زیر، چند نمونه از این تقطیعهای غلط بازگو میشود:
1) ص 244، بند 2 و 3: «لان من يجوز ذلك عليه يجوز منه تصديق الكاذب.
و تكذيب الصادق، جهلاً بقبح ذلك أو حاجة الى فعله.».
عبارت «و تكذيب الصادق» مربوط به جملۀ قبل است و میبایست در ادامۀ همان ذکر میشد. قرار دادن آن در ابتدای جملۀ بعد کاملاً غلط و بی وجه است.
2) ص 208، بند 1 و 2: «مسألة: قال (رضي اللَّه عنه) تصفحت الأوراق التي عملها، أبو رشيد سعيد بن محمد.
في ذكر أنواع الأعراض و أقسامها و فنون أحكامها، فوجدته قد أخل بأقسام كان يجب أن يذكرها، كما ذكر ما يجري مجراها.».
روشن است که در قسمت یادشده، عبارت «في ذكر أنواع الأعراض ... » متعلّق به فعل «عملها» است و میبایست در ادامۀ همان جمله درج میشد نه اینکه بی دلیل در آغاز بند دیگری آورده شود. درج نقطه پس از «سعيد بن محمد» هم آشکارا نادرست است.
3) ص 257، بند 2 و 3: «و العقول دالة على ان اتباعه في الخروج عن وطنه و أوطانهم.
قد يمكن أن يكون لمعنى دنيوي».
فعل «قد یمکن» خبر «أنّ» است و قاعدتاً باید در ادامۀ همان ذکر میشد؛ در حالی که مصحّح بهخطا، آن را در ابتدای بند بعد آورده است.
4) ص 264، بند 1 و 2: «لانه ظن أن.
النهي يتناول عين الشجرة».
در اینجا هم «أن» در یک بند آمده و اسم و خبر آن، که میبایست بلافاصله در دنبالۀ آن میآمد، به بند بعدی منتقل شده است!
5) «فمن أين لكم أن أمير المؤمنين عليه السلام كان غير.
خائف من ذكره ذلك؟».
نیاز به توضیح ندارد که درج نقطه پس از کلمۀ «غیر» و آوردن مضاف الیه آن، یعنی «خائف»، در بند پس از آن، نادرست و غیر قابل توجیه است.
4_ کلام آخر
نابسامانیها و ناراستیهای ویراست کعبی از مسائل المرتَضی بس بیش از آنچیزی است که بیان شد. محقّقانی که با آثار سَیّد مرتَضی سر و کار دارند حتماً باید مراقب باشند که در پژوهشهای خود اصلاً بدین ویراست تکیه نکنند و شاید حتّی اگر رجوع هم نکنند أولی باشد، تا مبادا ویراست نادرست این کتاب موجب گمراهی آنها در طریق تحقیق شود.
هر بار که به این کتاب رجوع میکنم و تصحیح سراسر سطحی و شتابزدۀ کعبی را از رسائل سَیّد مشاهده میکنم ناخودآگاه به یاد این عبارات روانشاد علامۀ قزوینی میافتم که زمانی در حقّ برتلز مستشرق روسی گفته بود: «این شخص فوق العاده و هر چه بیشتر از آن تصوّر شود، باز بیشتر از آن بی سواد است ... من هیچ کس را در عمرم به این بی سوادی و قلت اطلاع و سطحیِ سطحیِ سطحیِ صِرفِ بحتِ بسیط ندیده بودم. گمان میکنم هرگز نخواهم دید».9
نامههای پاریس از محمد قزوینی به سیّد حسن تقی زاده، به کوشش ایرج افشار، نشر قطره، تهران، 1384، ص 220.
امیدوارم نگاشتههای پر ارج شریف مرتَضی هر چه زودتر این بخت و اقبال نیک را پیدا کند که بر دست مصحّحانی خِبره و خبیر و دقیق از نو تصحیح و منتشر شود، اِیدون باد!
فایل مقاله را از اینجا دریافت کنید.
- طهرانی، آقا بزرگ، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، دار الأضواء، الطبعة الثالثة، بيروت، 1403 ﻫ.ق، ج 15، ص 385. در اینجا ظاهراً به غلط نام نویسنده «الحاج مولى عبدالله الهروي» ذکر شده است.
- مسائل المرتضی، ص 6.
- این رسالۀ قاضی عبدالجبّار معتزلی پیش از انتشار در مسائل المرتضی، در جلد چهارم رسائل الشریف المرتضی، صص 277 _ 299 زیر عنوان «مسألة في معجزات الأنبیاء علیهم السلام» نیز به چاپ رسیده بوده است. هانس دایبر هم ظاهراً بدون اطّلاع از انتشار این رساله در مسائل المرتضی و رسائل الشریف المرتضی مجدّداً به ارائۀ ویراستی از آن اینبار تحت عنوان «مقالة في الرد علی المجبرة لقاضي القضاة عبدالجبار بن أحمد» بر اساس نسخهای به خطّ مرحوم علّامه شیخ محمّد طاهر السماوی پرداخته است. نگرید به:
Hans Daiber, ‘Maqāla fī l-radd ʿalā l-Mujbira (MS Najaf) attributed to ʿAbd al-Jabbār al-Hamadhānī’ In: A Common Rationality: Mu'tazilism in Islam and Judaism, edited by: Camilla Adang, Sabine Schmidtke, David Eric Sklare, Ergon Verlag Würzburg in Kommission, Würzburg, 2007, pp. 101 - 125.
در این خصوص همچنین نگاه کنید به یادداشت زیر از آقای دکتر حسن انصاری با عنوان «کتابی از قاضی عبدالجبّار در ميان مسائل المرتضی» منتشر شده در:
.http://ansari.kateban.com/post/1570 - مسائل المرتضی، ص 186.
- نسخۀ مکتبة الإمام أمیرالمؤمنین العامة نجف، ش 7/13، صص 110 _ 112.
- رسائل الشریف المرتَضی، ج 3، صص 333 _ 334.
- الموسوی الشریف المرتضی، علی بن الحسین، أمالی المرتضی (غرر الفوائد و درر القلائد)، تحقیق: محمّد أبوالفضل إبراهیم، دارالفکر العربی، قاهرة، 1998 م، ج 2، صص 345 _ 346.
- مسائل المرتضی، ص 372.
- نامههای پاریس از محمد قزوینی به سیّد حسن تقی زاده، به کوشش ایرج افشار، نشر قطره، تهران، 1384، ص 220.
يكشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۹:۵۹
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .