یکی از آسیبهای بسیار جدّی در عرصۀ مطالعات و تحقیقات دینی و فلسفی امروزین، ارائۀ تَرجَمههای مغلوط و بس شتابزده از مقالات و کتابهای مستشرقانی است که در حوزههای یادشده قلمفرسائی میکنند. در روزگار حاضر که شاهد روند فرودینِ پژوهشهای دقیق و عمیق در زمینۀ معارف دینی و فلسفی هستیم، بیگمان ترجَمۀ دقیق و نشر شایستۀ آثار تحقیقیِ برترِ شماری از مستشرقانِ دانشور و باریک بین میتواند تا حدودی کمبودها و خلأهای موجود در حوزۀ تحقیقات دینی و فلسفی را برطرف سازد. از سوی دیگر این امر میتواند نمونهها و سرمشقهایی مناسب فراروی دین پژوهان و فلسفهورزان جوان قرار دهد تا برای یادگیری روشهای علمیِ پژوهش در زمینههای مذکور بدانها فرو نگرند و رَه چُنان روند که رهروان رفتهاند. امّا صد افسوس و هزار دریغ که نوعِ این تَرجَمهها، فاقد معیارها و استانداردهایِ لازم برای یک برگردان روشمند و علمی هستند و اغلب، ترجَمههایی سطحی و آکنده از اغلاطاند که نه تنها سطح دانش خوانندگان را افزایش نمیدهند، بل در مواردی راهزن اذهان، و گمراه کنندۀ مخاطبان آنها نیز هستند. در این صورت، ترجَمۀ متون علمی، کارکرد دانش افزایانۀ مورد انتظار خود را از دست میدهد و به روشی برای تجارت و کسب و کار بدل میشود. البتّه این که در ترجَمهای، بنا به دلایل مختلف و گاه اجتناب ناپذیر، اشکالات و اشتباهاتی رخ دهد، امری طبیعی و قابل ادراک است؛ امّا زمانی که این اشتباهات از حدِّ متعارف بگذرد و نمودار بیگانگی مترجم با قلمرو بحث و عدم اهلیّت وی در دستیازی به ترجمه باشد، دیگر قابل اغماض و گذشت نیست و چُنین ترجمانی مستحِقّ تذکّر، و چه بسا سزای سرزنش است!
موضوع مقال حاضر، بررسیِ ترجَمهای شتابزده و سهل انگارانه از همین دست است که از قلم یکی از مترجمان پرکار چند سال اخیر تراویده و دست کم دو بار به چاپ رسیده است. مقالۀ «استقبال تشیّع دوازده امامی از ابن سینا در دورۀ مغول» نوشتۀ احمد هیثم الرحیم، نخست در سال 1388 هـ. .ش به قلم خانم مرضیّه سلیمانی از انگلیسی به فارسی ترجمه شد که این ترجمه ابتدا در مجموعه مقالاتی با عنوان چکیدۀ عقل ناب 1 ه طبع رسید، و پسانتر در مجموعهای دیگر زیر عنوان ایمان و تجدّد بازنشر گردید.2 راقم این سطور نیز ـ بی خبر از زحمتی که خانم سلیمانی پیشتر در خصوص ترجمۀ آن متحمّل شده بودهاند ـ بار دیگر به ترجمۀ همین مقاله، البتّه زیر نظر نویسندۀ آن و با اذن وی، اقدام نمود که حاصل آن با عنوان «اِقبال تشیّع دوازده اِمامی به ابن سینا در روزگار مغول»، در مجلّۀ کتاب ماه فلسفه منتشر شد.3 چندی پیش از برگردان این مقاله از سوی خانم سلیمانی مطّلع شدم و به قصد ارزیابی ترجَمۀ خویش از این متن، به مقابلۀ آن ترجمه با ترجَمۀ خود دست بُردم. زود دریافتم که برگردان خانم سلیمانی از متن، ترجَمۀ چندان دقیقی نیست و نادرستیها و ناهمواریهای متعدّدی در آن رخ نموده است. از آنجا که بررسی و بازگویی اشکالات آن ترجمه، فوائدی در پی خواهد شد، و سِوای مشق ترجُمانی، بیاعتباری و غیر قابل اطمینان بودن برخی از ترجمههای امروزین را بار دیگر به خوانندگان گوشزد میکند، در نوشتار حاضر، به ارزیابی و نقد مختصر آن میپردازم. امیدوارم که این نقد، موجب و موجد انگیزهای در مترجم کوشای نامبرده گردد تا زین پس زحمات خود را، در کارهای بعدی با دقّت بیشتری قرین سازد و دیگران را از ترجمههای استوارتر خویش بهرهمندتر نماید.
از خانم مرضیه سلیمانی تاکنون ترجمههای متعدّدی منتشر شده است که ترجمۀ کتابهای زیر از آن جمله است:
1. اینک دین: سرشت ایمان در عصر مدرن، نوشتۀ: جان دی کپیوتو، نشر علم، 1388 هـ . ش.
2. دین در قرن بیست و یکم، نوشتۀ: ماری پت فیشر، نشر علم، 1388 هـ . ش.
3. دایرة المعارف ادیان زنده جهان، تألیف: ماری پت فیشر، نشر علم، 1389 هـ . ش.
4. شیطان در تصوف: تراژدی ابلیس در روان شناسی صوفیانه، تألیف: پیتر جی. آون، نشر علم، 1390 هـ . ش.
5. زانو میزنم و دعا میکنم: فرهنگ توصیفی نیایشها و آیینهای مذهب، نوشتۀ: آکاشا لانسدیل، نشر علم، 1391 هـ . ش.
6. واپسین گام ایمان: نقدها و تأملاتی درباره الاهیات ناظر به مرگ خدا، تألیف: جان دی کپیوتو، جیانی واتیمو، نشر علم، 1391 هـ . ش.
7. افق زندگی و اندیشههای ابن سینا، نوشتۀ: سهیل محسن افنان، نشر علم، 1391 هـ . ش.
8. تاریخ اندیشه در چین: از کنفوسیوس تا مائو دسه ـ دونگ، تألیف: هرلی گلسنر کریل، نشر ماهی، 1393 هـ . ش.
این کارنامه نمودار علاقهمندیِ تحسین برانگیز خانم سلیمانی بدین حوزۀ مطالعاتی است و بیجا نخواهد بود اگر از چُنین مترجم خدومی انتظار دقّت و اهتمامی افزونتر داشته باشیم.
امّا سنجش و نقد ترجَمۀ مورد نظر را با گزارش اشتباهات و اشکالات گوناگون آن در چند قسمت دنبال میکنیم:
1ـ اشتباه در خوانش نامها:
یکی از انواع اغلاط شایع و تأسّف برانگیزی که در ترجمۀ فارسیِ مقالات انگلیسیِ نگاشته شده در حوزۀ علوم اسلامی بسیار دیده میشود، اشتباه در برگردان نامها (اسامیِ خاص) است. با وجود اینکه اغلب، نویسندگان انگلیسی زبان کوشش کرده و میکنند که أعلامِ متعلّق به جغرافیای جهان اسلام را در نوشتارهای خود به نحو دقیق و درست ضبط کنند، چُنین دقّت و کوششی مع الأسف در میان نویسندگان و مترجمان ما کمتر دیده میشود، بویژه در ترجمهها که این نقیصه و مُعضِل در ضبط أسماء فراوان به چشم میخورد. گذشته از سهل انگاری و بی دقّتی که ممکن است علّت بروز چُنین اشکالاتی در ترجمه شود، عدم تخصّص مترجم در زمینهای که در آن قلم میزند نیز یکی از علل اصلی راهیابی اینگونه اغلاط به ترجمهها است. براستی جای این پرسش هست که: وقتی مترجمی، اسامی معروف و متداولِ مطرح در نگاشتهها و مکتوبات فلسفی یا دینی را نمیشناسد و آنها را به غلط ضبط میکند، چگونه ممکن است بتواند از عهدۀ ترجمه صحیح عبارات و اصطلاحات فنّی برآید؟
در همین ترجمۀ مورد گفتوگوی ما، اشکال یادشده، در موارد متعدّدی مشهود است که نمونههایی از آن در زیر بیان میشود. ابتدا خوانشِ غلط مترجم و پس از آن، ضبط درست اسم یادشده درج میگردد:
1ـ1ـ اشتباه در ضبط اسامی اشخاص:
1. ص 143 و موارد متعدّد دیگر: افضل الدین الجیلانی ← افضل الدین الغیلانی.
2. ص 145: ابن فواتی ← ابن فُوَطی.
3. ص 151: فرید الدین الرازی ← فخر الدین الرازی.
4. ص 152 پاورقی 6: الکُتُبی ← الکاتبی.
5. ص 144 پاورقی 4: خولیف ← خُلِیف.
6. ص 142: صدر الدین السَرَخی ← صدر الدین السَرَخسی.
7. ص 145، پاورقی 2: محمّد الکاظمی ← محمّد الکاظم.
در اینجا مترجم ارجمند، نام مصحّحِ مَجمَع الآدابِ ابن فُوَطی را ، که طبق آنچه در متن انگلیسی آمده «م. الکاظم» است (همان «محمّد کاظم محمودی»)، ـ احتمالاً با این گمان که نام خانوادگیِ مصحّح نمیتواند «کاظم» باشد ـ به غلط به «کاظمی» تغییر داده است. این اشتباه، مرا به یاد خاطرهای انداخت که روزی کتابی به تصحیح «احسان عبّاس» محقّق و ادیب نامدار عرب را، برای صحّافی به صحّافی دادم و پس از دریافتِ آن دیدم جناب صحّاف، نام «احسان عبّاس» را به «احسان عبّاسی» تغییر داده است. وقتی اعتراض کردم، پاسخ داد که: مگر میشود اسم کسی «احسان عبّاس» باشد؟ و نامِ درست، همان «احسان عبّاسی» است! خُب، چُنین اشتباهی از آن صحّاف قابل اغماض است، ولی از یک مترجم حرفهای هرگز توقّع آن نمیرود.
1ـ2ـ اشتباه در ضبط نام کتابها:
1. ص 142 پاورقی 2: التذکرة فی علم الحیاة ← التذکرة فی علم الهیئة.
2. ص 143: بیان الحقّ بزمان الصدق ← بیان الحقّ بضَمان الصدق.
3. ص 145 پاورقی 2: مُقام الآداب فی مقام الالقاب ← مَجمَع الآداب فی معجم الألقاب.
4. ص 145 پاورقی 3: تحصیل المحصل به انضمام رسائل و فوائد الکلامیه ← تلخیص المُحَصّل به انضمام رسائل و فوائد کلامیّه.
5. ص 153: ایضاح المظلة من شرح الإشارات ← ایضاح المُعضِلات من شرح الإشارات.
6. ص 153: سبط الاشارات ← بسط الإشارات.
7. ص 153: کشف التلبیس الرئیس ← کشف التلبیس من کلام الرئیس.
8. ص 148: مصارعات الفلاسفة ← مصارعة الفلاسفة.
9. ص 153 پاورقی 1: رسالات فی تصور والتصدیق ← رسالتان فی التصوّر والتصدیق.
10. ص 144 پاورقی 4: کتاب الجواب ابن جیلان ← کتابُ جواب ابن غیلان.
11. ص 142 پاورقی 4: طبقات الاعلام الشیعه ← طبقات أعلام الشیعة.
12. ص 154 پاورقی 2: کتاب الغزل ← کتاب الجدل.
13. همان: مکتوبات العلامه حلّی ← مکتبة العلّامة الحلّی.
1ـ3ـ اشتباه در ضبط دیگر نامها:
1. ص 142 پاورقی 4: دارالتعریف للمطبوعات ← دارالتعارف للمطبوعات.
2. ص 143 پاورقی 2: الحیاة المصریة العامة للکتاب ← الهیئة المصریّة العامّة للکتاب.
3. ص 148 پاورقی 3: من مختصات آیت الله المرعشی العامه ← من مخطوطات آیة الله المرعشی العامّة.
2ـ گزینش معادلهای مغلوط یا مرجوح:
در مواضعی از مقاله، مترجم محترم معادلهایی را برگزیده است که یا از اساس غلط است و یا دست کم مرجوح به نظر میرسد. برخی از این موارد بشرح زیر است:
1) ص 144: «لوکری فیلسوفی خانه به دوش در سنّت سینایی.».
“al-Lawkari, a peripatetic philosopher in the Avicennan tradition”
عبارت «فیلسوفی خانه به دوش» در ترجمۀ ترکیب «peripatetic philosopher» آمده است که در این عبارت، معادلی نادرست و بی معنا است. اصطلاح peripatetic در اینجا به معنای لغوی خود ـ یعنی سیّار و غیر ثابت یا خانه به دوشی ـ نیست، بلکه اصطلاحی فلسفی و معروف در برابر واژۀ زبانزدِ «مشّائی» است. بنابراین ترجمۀ صحیح عبارت بالا از این قرار است: «لَوکَری فیلسوفی مشّایی در سنّت سینوی».
2) ص 150: اقسام و صور.
“ bodies and forms”
ترجمۀ کلمۀ «bodies» به «اقسام» ترجمهای است غلط، و معادلِ درست آن در اینجا ـ چُنانکه خود نویسنده در متن مقاله بصورت آوانگاری شده آورده است ـ واژۀ «اجسام» است.
3) ص 143: «بهمنیار، شاگرد مؤیَّد ابن سینا».
“Bahmanyar, an acknowledged student of Avicenna”
برابرنهادِ «مؤیَّد» برای واژۀ «acknowledged» در عبارت یادشده هیچ مناسبتی ندارد و مفید معنای محصَّلی نتوانَد بود. «شاگرد مؤیَّد ابن سینا» یعنی چه؟ چه کسی یا کدامین نِهاد بهمنیار را تأیید کرده است؟ دست کم، این بنده که معنای روشنی از این ترجمه در نمییابد! به نظر میرسد که در اینجا معنای دیگرِ این واژه، یعنی «معروف / سرشناس/ مشهور / بِنام» مراد باشد. بر همین اساس، ترجمۀ درست عبارت مورد بحث، «بهمنیار، شاگرد سرشناس/ مشهور ابن سینا» است.
4) ص 152 پاورقی 6: «بر اساس دُم نویس این امضا».
“According to the colophon of this autograph”
گزینش معادل مهجور و غریب «دُم نویس» برای واژۀ «colophon»، در حالی که برابرنهادهایِ معروف و آشنایی همچون «تَرقیمه» و «انجامه» برای آن وجود دارد و پیوسته در گفتار و نوشتار اهل فن بر زبانها و قلمها روان است، اگر نه گزینشی غلط، بهطور حتم، انتخابی سخت ناخوشایند و نامطلوب است.
از این گذشته، منظور از کلمۀ «autograph» در عبارت مذکور «امضاء» نیست؛ بلکه در اینجا معنای دیگر این اصطلاح یعنی «نسخۀ به خطّ مؤلّف» یا «دست نوشت اصلی نویسنده» مراد است. بنابراین، ترجمۀ صحیح عبارت یادشده، «بر اساس ترقیمۀ این نسخۀ خطّ مؤلّف» است.
5) ص 146: «این زندگینامه که برای رئیس داعیان اسماعیلی نوشته شده، گزارشی صناعت زده است از گرایش طوسی، از کلام ظاهری به فلسفه و دعوت باطنی اسماعیلی».
“Written for the chief Isma'ili da'in, his autobiography is a stylized rendition of his conversion from exoteric kalam to esoteric Isma'ìlì philosophy and da'wa”.
ترکیب «گزارشی صناعت زده» که مترجم محترم برای برگردان عبارت «rendition a stylized» انتخاب کرده است، به گمانم برای هیچ خوانندۀ فارسی زبان، مأنوس و حتّی مفهوم نباشد. بهتر بود ایشان اگر چُنین معنایی را در ذهن میداشتند، در برابر واژۀ «stylized»، بهجای اصطلاح «صناعت زده»، از دو اصطلاح رایجتر و روشنترِ «تصنّعی» یا «ساختگی» استفاده میکردند. گذشته از این، احتمال میرود که در عبارت یادشده، معنای دیگری از کلمۀ «stylized»، یعنی مفهوم «رسمی»، ـ بنا بر آنچه که در فرهنگ پویا نیز ضبط شده است ـ مدّ نظر نویسنده بوده باشد. یعنی نویسنده نمیخواهد رسالۀ سیر و سلوک منسوب به خواجه نصیر را «گزارشی ساختگی و تصنّعی از گرایش خواجه از کلام ظاهری به فلسفه و دعوت باطنی اسماعیلی»، معرّفی کند، بلکه میخواهد بگوید: «این زندگی نامۀ خودنوشت که خواجه آن را برای داعی الدعاة اسماعیلی نوشته است، ترجُمانی رسمی است از تغییر مسلک او از کلام ظاهر اندیشانه به فلسفه و دعوت باطنی اسماعیلی».
3ـ ترجمۀ غلط:
در چندین موضع از این مقاله، مترجم ارجمند مقصود نویسنده را بدرستی درنیافته است و متن را اشتباه ترجمه کرده است. در یکی دو مورد، ترجمۀ ایشان مفیدِ معنایی کاملاً برخلاف نظر نویسنده است. در ادامه، نمونههائی از این گونه اشتباهات را با هم مرور میکنیم.
11) With respect to the Mongol’s patronage of the sciences, Bertold Spuler notes, “[h]owever slight an interest the Il-khans may have taken in learning for its own sake, they were far-sighted enough to make use of the Perso-Arab science for their own ends and encourage it so far as they could, or at least not to place obstacles in its way.”
ترجمۀ مترجم ص 141:
«با توجّه به حمایت مغولها از علوم، برتولد اشپولر اظهار میدارد: "با وجود اینکه احتمالاً ایلخانان برای آموزش، به خاطر نفس یادگیری، اهمیت کمی قایل بودهاند، آن اندازه آیندهنگر نبودند که علم ایرانی ـ عربی را جهت رسیدن به اهداف خویش مورد استفاده قرار دهند و تا آنجا که میتوانند به تشویق آن بپردازند، یا دست کم مانعی بر سرِ راه آن قرار ندهند.".».
ترجمۀ پیشنهادی:
«بِرتولد اِشپولِر دربارۀ حمایت مغولان از علوم خاطرنشان می¬کند که: « هرچند ایلخانان احتمالاً علاقۀ چندانی به نفس یادگیری و علم-آموزی نداشتند، امّا آنها به اندازۀ کافی دوراندیش بودند که از علوم فارسی ـ عربی در راستای رسیدن به مقاصد خویش استفاده کنند، و تا آنجا که میتوانند به تشویق علم¬آموزی بپردازند یا دست¬کم بر سر راه آن مانعی ایجاد نکنند».
توضیح اشکال ترجمه:
چنانکه ملاحظه میفرمایید با آنکه عبارت «they were far-sighted enough» در متن نویسنده، عبارتی مثبت و به معنای «آنها به اندازۀ کافی دوراندیش بودند» است، مترجم محترم آن را بصورت منفیِ «آن اندازه آیندهنگر نبودند» برگردانیده است که کاملاً معنایی مخالف با آنچه مراد نویسنده بوده است را میرساند. عِلاوه بر این، بهتر بود مترجم ارجمند در برگردان ترکیب «With respect to» بجای عبارت «با توجّه به»، از معادل دیگر این واژه یعنی «دربارۀ / در خصوص / راجع به» استفاده میکردند که با سیاق متن سازگاریِ بیشتری دارد.
2) There, he prepared his renowned astronomical table, the Zig-i Il-khani, which he completed near the age of seventy under Hülegü’s successor, the Il-khan Abaqa (r. 663–680/1265–1282) to whom it is also dedicated.
ترجمۀ مترجم ص :142
«طوسی در اینجا نمودار نجومی مشهور خویش، زیج ایلخانی، را آماده ساخت. او در زمان جانشینِ هولاکو ـ ایلخان آباقا (حدود 1282 ـ 1265 / 680 ـ 663)، که رصد خانه را نیز بدو وقف کرده است ـ و در حدود هفتاد سالگی، نمودار خویش را تکمیل کرد.».
ترجمۀ پیشنهادی:
«طوسی در آنجا جدول نجومی مشهور خود با نام زیج ایلخانی را فراهم آورد که آن را در حدود هفتاد سالگی و در زمان جانشین هولاکو، ایلخان آباقا ( 680 ـ 663 ق) تکمیل کرد و به همو نیز تقدیم نمود.».
توضیح اشکال ترجمه:
در عبارت نویسنده، صحبت از زیج ایلخانی است نه رصد خانه؛ از این رو بازگرداندن ضمیر it در عبارت «to whom it is also dedicated» به «رصد خانه» ـ که در جملههای پیشین آمده ـ صحیح نیست و باید آن را اشاره به زیج دانست. بر این اساس، «وقف کردن رصد خانه به آباقا» هم که در ترجمۀ مترجم ذکر شده، عبارتی نادرست است که بهجای آن باید «تقدیم کردن زیج به آباقا» نهاده شود.
3) As for Farid ad-Din Damad, Ibn al-Fuwati (d. 723/1323), the librarian and copyist at the Maragha observatory, names him as Abu Muhammad al-Hasan ibn Muhammad ibn Haydar al-Faryumadi (also known as al-Hakim al-Usuli), without mentioning the nisba an-Nishaburi.
ترجمۀ مترجم ص 145:
«و امّا در مورد فرید الدین داماد ابن فواتی (در گذشته به سال 1323 / 723)، کتابدار و نساخ رصد خانه مراغه، وی را ابو محمّد الحسن ابن محمد ابن حیدر الفریومدی (که به الحکیم الاصولی نیز اشتهار دارد) نامیدهاند، بدون ذکر نسبت النیشابوری.».
ترجمۀ پیشنهادی:
«امّا دربارۀ فرید الدین داماد، ابن الفُوَطی (723 ق/ 1323 م) کتابدار و نسخهبردار معروف در رصدخانۀ مراغه، از او با عنوان ابو محمّد حسن بن محمّد بن حَیدَر فَریومَذی ( که با عنوان الحکیم الاصولی نیز معروف است)، بدون ذکر نسبت "النیشابوری" یاد کرده است.».
توضیح اشکال ترجمه:
مترجم ارجمند در برگردان خود، ظاهراً دو شخصیّتِ تاریخی فرید الدین داماد و ابن الفُوَطی را درآمیخته و یکی کرده است. به همین جهت، ایشان بهجای استفاده از فعلِ مفردِ معلومِ «نامیده است»، ناگزیر از استعمال فعلِ جمعِ مجهولِ «نامیدهاند» گشته؛ و این در حالی است که نویسنده در اینجا آشکارا درصدد نقل قولی از «ابن فُوطی»، دربارۀ «فرید الدّین داماد» است.
4) Specifically, the period between Nasir ad-Din at-tusi (d. 672/1274) and Mir Damad (d. 1041/1631) and the formation of School of Isfahan has received little attention by scholars. A major reason for this neglect is that many works of this
period, the majority of which are still unedited, were written in the
style of paraphrases, abridgements, commentaries, super-commentaries, glosses, and super-glosses. As such, they are considered unoriginal compositions, unworthy of modern scholars’ attention. Such stylistic assumptions are misleading given the extent of the period, its geographical scope, and the large number of works dating from this period that have yet to be studied.
ترجمۀ مترجم ص 141:
« به بیان دقیقتر، دورانِ فیمابین نصیر الدین طوسی (درگذشته به سال 1274 / 672) و میرداماد (درگذشته به سال 1631 / 1041) و شکلگیری مکتب اصفهان کمتر مورد توجّه دانشپژوهان قرار گرفته است. دلیل اصلی این بیتوجهی آن است که بسیاری از آثار این دوره، که غالب آن هنوز تصحیح نشدهاند، به سبک بازگویی، تلخیص (مختصر)، شرح، شرح بر شرح، حاشیه و حاشیه بر حاشیه نوشته شدهاند. به معنای دقیق کلمه، این آثار تألیفاتی غیر اصلی قلمداد میشوند که شایستۀ توجّه دانشمندان مدرن نیستند. این انگارشهای سبک شناختی، مفروضاتی گمراه کننده هستند که به گسترۀ آن دوره، حوزۀ جغرافیایی آن و حجم بالای آثاری نسبت داده میشوند که تاریخ آنها به این دوره باز میگردد و هنوز باید مورد مطالعه قرار گیرند.».
ترجمۀ پیشنهادی:
«به بیان دقیق¬تر، بازۀ زمانی میان نصیرالدین طوسی (673 ق / 1274م) تا میرداماد (1040 ق / 1630م) و شَکلگیری مکتب اصفهان، از سوی محققّان کمتر مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. دلیل اصلی این بی¬توجّهی آن است که بسیاری از آثار این دوره، که بیشتر آنها هم تاکنون تصحیح نشده¬اند، به سبک بازنویسی¬ها، تلخیص¬ها، شرحها، شروح مبسوط (شرح بر شرح)، حواشی و حواشی بر حواشی نوشته شده است. به معنای دقیق کلمه، این آثار، اغلب، تألیفاتی غیر اصلی قلمداد شده که در خورِ توجّه عالمان امروزین نیست. با توجّه به گستره و فراخنای این دوره، محدودۀ جغرافیایی آن و نیز تعداد بسیارآثارِ متعلّق به این دوره که همچنان باید مورد مطالعه و پژوهش قرار گیرد، چُنین مفروضات سبک شناختی، گمراه کننده است.».
توضیح اشکال ترجمه:
نویسنده در اینجا درصدد بیان علّت کم توجّهی محقّقان به آثار فلسفی نگاشته شده در دورۀ زمانی نصیر الدّین طوسی تا میرداماد است. به نظر او علّت اصلی این کم توجّهی آن است که بیشتر آثار این دوره در قالب شرح و حاشیه نوشته شده و لذا آثاری غیر اصلی و کم اهمیّت تلقّی گردیدهاند که ارزش توجّه و بررسی چندانی ندارد. این در حالی است که اگر به گستردگی این دوره و محدودۀ جغرافیایی آثار پدید آمده در این بازه و همچنین تَعداد بسیارِ آثارِ فلسفیِ بازمانده از آن دوران که تا به امروز مورد مطالعه و پژوهش قرار نگرفتهاند، توجّه کنیم آنگاه درمییابیم که چُنین مفروضاتی که تنها بر اساس لحاظِ سبک نگارشی آثار آن دوره شکل گرفتهاند، پندارهایی نادرست و گمراه کننده است.
چنانکه ملاحظه میفرمایید این قسمت از ترجمۀ مترجم که میگوید: «این انگارشهای سبک شناختی، مفروضاتی گمراه کننده هستند که به گسترۀ آن دوره، حوزۀ جغرافیایی آن و حجم بالای آثاری نسبت داده میشوند که تاریخ آنها به این دوره باز میگردد و هنوز باید مورد مطالعه قرار گیرند.» به هیچ روی مفهوم و روشن نیست. نمیدانم آیا خود مترجم محترم از این ترجمه دریافت روشنی میتوانند داشت یا نه؟
به هر حال به نظر میرسد ریشۀ اشتباه مترجم در برگردانِ این عبارت، به معادل یابی غلط واژۀ «given» باز میگردد. در واقع، در اینجا این واژه باید به «با توجّه به» یا «با در نظر گرفتنِ» ترجمه شود، حال آنکه مترجم ارجمند آن را به «نسبت داده میشوند» ترجمه کرده است.
باری، با عنایت به آنچه گذشت، عیار ترجمۀ خانم سلیمانی از مقالۀ احمد هیثم الرحیم هویدا گردید و از اینرو دیگر ضرورتی برای پرداختن به اشتباهات ویرایشی و لغزشهای حروفنگاشتی ترجمۀ مورد گفت وگو نیست. به نظر میرسد همین مقدار اشکالات و نادرستیهای یادشده هم به منظور نشان دادن نااستواریِ ترجمۀ این مقالۀ ده بیست صفحهای کافی باشد.
ذکر این نکته ضروری است که بطور طبیعی و منطقی، انتقادات پیشگفته، تنها در خصوص این ترجمۀ خانم سلیمانی مطرح شده است و به هیچ وجه ناظر به کمّ و کیف سایر ترجمههای ایشان نیست. شخصاً آرزومندم تَرجمۀ سهلانگارانۀ بررسیشده تنها یک استثناء در کارنامۀ مترجمانۀ ایشان باشد و هرگز «مشتی نمونۀ خروار» نباشد. امیدوارم همۀ مؤلّفان و مصحّحان و مترجمان با جدّیّت و دقّت بیشتری در راستای اعتلای فرهنگ اسلامی ـ ایرانی بکوشند و چُنین مسامحاتِ غیر قابل اغماض در مکتوبات کوشندگان این عرصه هر چه کمتر در نظر آید؛ و مِنَ اللهِ التّوفیق.
موضوع مقال حاضر، بررسیِ ترجَمهای شتابزده و سهل انگارانه از همین دست است که از قلم یکی از مترجمان پرکار چند سال اخیر تراویده و دست کم دو بار به چاپ رسیده است. مقالۀ «استقبال تشیّع دوازده امامی از ابن سینا در دورۀ مغول» نوشتۀ احمد هیثم الرحیم، نخست در سال 1388 هـ. .ش به قلم خانم مرضیّه سلیمانی از انگلیسی به فارسی ترجمه شد که این ترجمه ابتدا در مجموعه مقالاتی با عنوان چکیدۀ عقل ناب 1
چکیدۀ عقل ناب (مقالات و گفتگوهایی درباره ابن سینا)، به اهتمام سید مسعود رضوی، بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا، [همدان؟]، 1388 هـ . ش.
ایمان و تجدّد، ترجمه و تألیف: مرضیّه سلیمانی، نشر علم، تهران، 1389 هـ. ش، صص 156 ـ 140. در مقالۀ حاضر، تمام ارجاعات به ترجمۀ خانم سلیمانی، مربوط به همین نشر سپسینِ ترجمۀ یادشده در کتاب ایمان و تجدّد است.
مجلّه کتاب ماه فلسفه، شماره 72، شهریور 1392 هـ. ش، صص 40 ـ 33.
از خانم مرضیه سلیمانی تاکنون ترجمههای متعدّدی منتشر شده است که ترجمۀ کتابهای زیر از آن جمله است:
1. اینک دین: سرشت ایمان در عصر مدرن، نوشتۀ: جان دی کپیوتو، نشر علم، 1388 هـ . ش.
2. دین در قرن بیست و یکم، نوشتۀ: ماری پت فیشر، نشر علم، 1388 هـ . ش.
3. دایرة المعارف ادیان زنده جهان، تألیف: ماری پت فیشر، نشر علم، 1389 هـ . ش.
4. شیطان در تصوف: تراژدی ابلیس در روان شناسی صوفیانه، تألیف: پیتر جی. آون، نشر علم، 1390 هـ . ش.
5. زانو میزنم و دعا میکنم: فرهنگ توصیفی نیایشها و آیینهای مذهب، نوشتۀ: آکاشا لانسدیل، نشر علم، 1391 هـ . ش.
6. واپسین گام ایمان: نقدها و تأملاتی درباره الاهیات ناظر به مرگ خدا، تألیف: جان دی کپیوتو، جیانی واتیمو، نشر علم، 1391 هـ . ش.
7. افق زندگی و اندیشههای ابن سینا، نوشتۀ: سهیل محسن افنان، نشر علم، 1391 هـ . ش.
8. تاریخ اندیشه در چین: از کنفوسیوس تا مائو دسه ـ دونگ، تألیف: هرلی گلسنر کریل، نشر ماهی، 1393 هـ . ش.
این کارنامه نمودار علاقهمندیِ تحسین برانگیز خانم سلیمانی بدین حوزۀ مطالعاتی است و بیجا نخواهد بود اگر از چُنین مترجم خدومی انتظار دقّت و اهتمامی افزونتر داشته باشیم.
امّا سنجش و نقد ترجَمۀ مورد نظر را با گزارش اشتباهات و اشکالات گوناگون آن در چند قسمت دنبال میکنیم:
1ـ اشتباه در خوانش نامها:
یکی از انواع اغلاط شایع و تأسّف برانگیزی که در ترجمۀ فارسیِ مقالات انگلیسیِ نگاشته شده در حوزۀ علوم اسلامی بسیار دیده میشود، اشتباه در برگردان نامها (اسامیِ خاص) است. با وجود اینکه اغلب، نویسندگان انگلیسی زبان کوشش کرده و میکنند که أعلامِ متعلّق به جغرافیای جهان اسلام را در نوشتارهای خود به نحو دقیق و درست ضبط کنند، چُنین دقّت و کوششی مع الأسف در میان نویسندگان و مترجمان ما کمتر دیده میشود، بویژه در ترجمهها که این نقیصه و مُعضِل در ضبط أسماء فراوان به چشم میخورد. گذشته از سهل انگاری و بی دقّتی که ممکن است علّت بروز چُنین اشکالاتی در ترجمه شود، عدم تخصّص مترجم در زمینهای که در آن قلم میزند نیز یکی از علل اصلی راهیابی اینگونه اغلاط به ترجمهها است. براستی جای این پرسش هست که: وقتی مترجمی، اسامی معروف و متداولِ مطرح در نگاشتهها و مکتوبات فلسفی یا دینی را نمیشناسد و آنها را به غلط ضبط میکند، چگونه ممکن است بتواند از عهدۀ ترجمه صحیح عبارات و اصطلاحات فنّی برآید؟
در همین ترجمۀ مورد گفتوگوی ما، اشکال یادشده، در موارد متعدّدی مشهود است که نمونههایی از آن در زیر بیان میشود. ابتدا خوانشِ غلط مترجم و پس از آن، ضبط درست اسم یادشده درج میگردد:
1ـ1ـ اشتباه در ضبط اسامی اشخاص:
1. ص 143 و موارد متعدّد دیگر: افضل الدین الجیلانی ← افضل الدین الغیلانی.
2. ص 145: ابن فواتی ← ابن فُوَطی.
3. ص 151: فرید الدین الرازی ← فخر الدین الرازی.
4. ص 152 پاورقی 6: الکُتُبی ← الکاتبی.
5. ص 144 پاورقی 4: خولیف ← خُلِیف.
6. ص 142: صدر الدین السَرَخی ← صدر الدین السَرَخسی.
7. ص 145، پاورقی 2: محمّد الکاظمی ← محمّد الکاظم.
در اینجا مترجم ارجمند، نام مصحّحِ مَجمَع الآدابِ ابن فُوَطی را ، که طبق آنچه در متن انگلیسی آمده «م. الکاظم» است (همان «محمّد کاظم محمودی»)، ـ احتمالاً با این گمان که نام خانوادگیِ مصحّح نمیتواند «کاظم» باشد ـ به غلط به «کاظمی» تغییر داده است. این اشتباه، مرا به یاد خاطرهای انداخت که روزی کتابی به تصحیح «احسان عبّاس» محقّق و ادیب نامدار عرب را، برای صحّافی به صحّافی دادم و پس از دریافتِ آن دیدم جناب صحّاف، نام «احسان عبّاس» را به «احسان عبّاسی» تغییر داده است. وقتی اعتراض کردم، پاسخ داد که: مگر میشود اسم کسی «احسان عبّاس» باشد؟ و نامِ درست، همان «احسان عبّاسی» است! خُب، چُنین اشتباهی از آن صحّاف قابل اغماض است، ولی از یک مترجم حرفهای هرگز توقّع آن نمیرود.
1ـ2ـ اشتباه در ضبط نام کتابها:
1. ص 142 پاورقی 2: التذکرة فی علم الحیاة ← التذکرة فی علم الهیئة.
2. ص 143: بیان الحقّ بزمان الصدق ← بیان الحقّ بضَمان الصدق.
3. ص 145 پاورقی 2: مُقام الآداب فی مقام الالقاب ← مَجمَع الآداب فی معجم الألقاب.
4. ص 145 پاورقی 3: تحصیل المحصل به انضمام رسائل و فوائد الکلامیه ← تلخیص المُحَصّل به انضمام رسائل و فوائد کلامیّه.
5. ص 153: ایضاح المظلة من شرح الإشارات ← ایضاح المُعضِلات من شرح الإشارات.
6. ص 153: سبط الاشارات ← بسط الإشارات.
7. ص 153: کشف التلبیس الرئیس ← کشف التلبیس من کلام الرئیس.
8. ص 148: مصارعات الفلاسفة ← مصارعة الفلاسفة.
9. ص 153 پاورقی 1: رسالات فی تصور والتصدیق ← رسالتان فی التصوّر والتصدیق.
10. ص 144 پاورقی 4: کتاب الجواب ابن جیلان ← کتابُ جواب ابن غیلان.
11. ص 142 پاورقی 4: طبقات الاعلام الشیعه ← طبقات أعلام الشیعة.
12. ص 154 پاورقی 2: کتاب الغزل ← کتاب الجدل.
13. همان: مکتوبات العلامه حلّی ← مکتبة العلّامة الحلّی.
1ـ3ـ اشتباه در ضبط دیگر نامها:
1. ص 142 پاورقی 4: دارالتعریف للمطبوعات ← دارالتعارف للمطبوعات.
2. ص 143 پاورقی 2: الحیاة المصریة العامة للکتاب ← الهیئة المصریّة العامّة للکتاب.
3. ص 148 پاورقی 3: من مختصات آیت الله المرعشی العامه ← من مخطوطات آیة الله المرعشی العامّة.
2ـ گزینش معادلهای مغلوط یا مرجوح:
در مواضعی از مقاله، مترجم محترم معادلهایی را برگزیده است که یا از اساس غلط است و یا دست کم مرجوح به نظر میرسد. برخی از این موارد بشرح زیر است:
1) ص 144: «لوکری فیلسوفی خانه به دوش در سنّت سینایی.».
“al-Lawkari, a peripatetic philosopher in the Avicennan tradition”
عبارت «فیلسوفی خانه به دوش» در ترجمۀ ترکیب «peripatetic philosopher» آمده است که در این عبارت، معادلی نادرست و بی معنا است. اصطلاح peripatetic در اینجا به معنای لغوی خود ـ یعنی سیّار و غیر ثابت یا خانه به دوشی ـ نیست، بلکه اصطلاحی فلسفی و معروف در برابر واژۀ زبانزدِ «مشّائی» است. بنابراین ترجمۀ صحیح عبارت بالا از این قرار است: «لَوکَری فیلسوفی مشّایی در سنّت سینوی».
2) ص 150: اقسام و صور.
“ bodies and forms”
ترجمۀ کلمۀ «bodies» به «اقسام» ترجمهای است غلط، و معادلِ درست آن در اینجا ـ چُنانکه خود نویسنده در متن مقاله بصورت آوانگاری شده آورده است ـ واژۀ «اجسام» است.
3) ص 143: «بهمنیار، شاگرد مؤیَّد ابن سینا».
“Bahmanyar, an acknowledged student of Avicenna”
برابرنهادِ «مؤیَّد» برای واژۀ «acknowledged» در عبارت یادشده هیچ مناسبتی ندارد و مفید معنای محصَّلی نتوانَد بود. «شاگرد مؤیَّد ابن سینا» یعنی چه؟ چه کسی یا کدامین نِهاد بهمنیار را تأیید کرده است؟ دست کم، این بنده که معنای روشنی از این ترجمه در نمییابد! به نظر میرسد که در اینجا معنای دیگرِ این واژه، یعنی «معروف / سرشناس/ مشهور / بِنام» مراد باشد. بر همین اساس، ترجمۀ درست عبارت مورد بحث، «بهمنیار، شاگرد سرشناس/ مشهور ابن سینا» است.
4) ص 152 پاورقی 6: «بر اساس دُم نویس این امضا».
“According to the colophon of this autograph”
گزینش معادل مهجور و غریب «دُم نویس» برای واژۀ «colophon»، در حالی که برابرنهادهایِ معروف و آشنایی همچون «تَرقیمه» و «انجامه» برای آن وجود دارد و پیوسته در گفتار و نوشتار اهل فن بر زبانها و قلمها روان است، اگر نه گزینشی غلط، بهطور حتم، انتخابی سخت ناخوشایند و نامطلوب است.
از این گذشته، منظور از کلمۀ «autograph» در عبارت مذکور «امضاء» نیست؛ بلکه در اینجا معنای دیگر این اصطلاح یعنی «نسخۀ به خطّ مؤلّف» یا «دست نوشت اصلی نویسنده» مراد است. بنابراین، ترجمۀ صحیح عبارت یادشده، «بر اساس ترقیمۀ این نسخۀ خطّ مؤلّف» است.
5) ص 146: «این زندگینامه که برای رئیس داعیان اسماعیلی نوشته شده، گزارشی صناعت زده است از گرایش طوسی، از کلام ظاهری به فلسفه و دعوت باطنی اسماعیلی».
“Written for the chief Isma'ili da'in, his autobiography is a stylized rendition of his conversion from exoteric kalam to esoteric Isma'ìlì philosophy and da'wa”.
ترکیب «گزارشی صناعت زده» که مترجم محترم برای برگردان عبارت «rendition a stylized» انتخاب کرده است، به گمانم برای هیچ خوانندۀ فارسی زبان، مأنوس و حتّی مفهوم نباشد. بهتر بود ایشان اگر چُنین معنایی را در ذهن میداشتند، در برابر واژۀ «stylized»، بهجای اصطلاح «صناعت زده»، از دو اصطلاح رایجتر و روشنترِ «تصنّعی» یا «ساختگی» استفاده میکردند. گذشته از این، احتمال میرود که در عبارت یادشده، معنای دیگری از کلمۀ «stylized»، یعنی مفهوم «رسمی»، ـ بنا بر آنچه که در فرهنگ پویا نیز ضبط شده است ـ مدّ نظر نویسنده بوده باشد. یعنی نویسنده نمیخواهد رسالۀ سیر و سلوک منسوب به خواجه نصیر را «گزارشی ساختگی و تصنّعی از گرایش خواجه از کلام ظاهری به فلسفه و دعوت باطنی اسماعیلی»، معرّفی کند، بلکه میخواهد بگوید: «این زندگی نامۀ خودنوشت که خواجه آن را برای داعی الدعاة اسماعیلی نوشته است، ترجُمانی رسمی است از تغییر مسلک او از کلام ظاهر اندیشانه به فلسفه و دعوت باطنی اسماعیلی».
3ـ ترجمۀ غلط:
در چندین موضع از این مقاله، مترجم ارجمند مقصود نویسنده را بدرستی درنیافته است و متن را اشتباه ترجمه کرده است. در یکی دو مورد، ترجمۀ ایشان مفیدِ معنایی کاملاً برخلاف نظر نویسنده است. در ادامه، نمونههائی از این گونه اشتباهات را با هم مرور میکنیم.
11) With respect to the Mongol’s patronage of the sciences, Bertold Spuler notes, “[h]owever slight an interest the Il-khans may have taken in learning for its own sake, they were far-sighted enough to make use of the Perso-Arab science for their own ends and encourage it so far as they could, or at least not to place obstacles in its way.”
ترجمۀ مترجم ص 141:
«با توجّه به حمایت مغولها از علوم، برتولد اشپولر اظهار میدارد: "با وجود اینکه احتمالاً ایلخانان برای آموزش، به خاطر نفس یادگیری، اهمیت کمی قایل بودهاند، آن اندازه آیندهنگر نبودند که علم ایرانی ـ عربی را جهت رسیدن به اهداف خویش مورد استفاده قرار دهند و تا آنجا که میتوانند به تشویق آن بپردازند، یا دست کم مانعی بر سرِ راه آن قرار ندهند.".».
ترجمۀ پیشنهادی:
«بِرتولد اِشپولِر دربارۀ حمایت مغولان از علوم خاطرنشان می¬کند که: « هرچند ایلخانان احتمالاً علاقۀ چندانی به نفس یادگیری و علم-آموزی نداشتند، امّا آنها به اندازۀ کافی دوراندیش بودند که از علوم فارسی ـ عربی در راستای رسیدن به مقاصد خویش استفاده کنند، و تا آنجا که میتوانند به تشویق علم¬آموزی بپردازند یا دست¬کم بر سر راه آن مانعی ایجاد نکنند».
توضیح اشکال ترجمه:
چنانکه ملاحظه میفرمایید با آنکه عبارت «they were far-sighted enough» در متن نویسنده، عبارتی مثبت و به معنای «آنها به اندازۀ کافی دوراندیش بودند» است، مترجم محترم آن را بصورت منفیِ «آن اندازه آیندهنگر نبودند» برگردانیده است که کاملاً معنایی مخالف با آنچه مراد نویسنده بوده است را میرساند. عِلاوه بر این، بهتر بود مترجم ارجمند در برگردان ترکیب «With respect to» بجای عبارت «با توجّه به»، از معادل دیگر این واژه یعنی «دربارۀ / در خصوص / راجع به» استفاده میکردند که با سیاق متن سازگاریِ بیشتری دارد.
2) There, he prepared his renowned astronomical table, the Zig-i Il-khani, which he completed near the age of seventy under Hülegü’s successor, the Il-khan Abaqa (r. 663–680/1265–1282) to whom it is also dedicated.
ترجمۀ مترجم ص :142
«طوسی در اینجا نمودار نجومی مشهور خویش، زیج ایلخانی، را آماده ساخت. او در زمان جانشینِ هولاکو ـ ایلخان آباقا (حدود 1282 ـ 1265 / 680 ـ 663)، که رصد خانه را نیز بدو وقف کرده است ـ و در حدود هفتاد سالگی، نمودار خویش را تکمیل کرد.».
ترجمۀ پیشنهادی:
«طوسی در آنجا جدول نجومی مشهور خود با نام زیج ایلخانی را فراهم آورد که آن را در حدود هفتاد سالگی و در زمان جانشین هولاکو، ایلخان آباقا ( 680 ـ 663 ق) تکمیل کرد و به همو نیز تقدیم نمود.».
توضیح اشکال ترجمه:
در عبارت نویسنده، صحبت از زیج ایلخانی است نه رصد خانه؛ از این رو بازگرداندن ضمیر it در عبارت «to whom it is also dedicated» به «رصد خانه» ـ که در جملههای پیشین آمده ـ صحیح نیست و باید آن را اشاره به زیج دانست. بر این اساس، «وقف کردن رصد خانه به آباقا» هم که در ترجمۀ مترجم ذکر شده، عبارتی نادرست است که بهجای آن باید «تقدیم کردن زیج به آباقا» نهاده شود.
3) As for Farid ad-Din Damad, Ibn al-Fuwati (d. 723/1323), the librarian and copyist at the Maragha observatory, names him as Abu Muhammad al-Hasan ibn Muhammad ibn Haydar al-Faryumadi (also known as al-Hakim al-Usuli), without mentioning the nisba an-Nishaburi.
ترجمۀ مترجم ص 145:
«و امّا در مورد فرید الدین داماد ابن فواتی (در گذشته به سال 1323 / 723)، کتابدار و نساخ رصد خانه مراغه، وی را ابو محمّد الحسن ابن محمد ابن حیدر الفریومدی (که به الحکیم الاصولی نیز اشتهار دارد) نامیدهاند، بدون ذکر نسبت النیشابوری.».
ترجمۀ پیشنهادی:
«امّا دربارۀ فرید الدین داماد، ابن الفُوَطی (723 ق/ 1323 م) کتابدار و نسخهبردار معروف در رصدخانۀ مراغه، از او با عنوان ابو محمّد حسن بن محمّد بن حَیدَر فَریومَذی ( که با عنوان الحکیم الاصولی نیز معروف است)، بدون ذکر نسبت "النیشابوری" یاد کرده است.».
توضیح اشکال ترجمه:
مترجم ارجمند در برگردان خود، ظاهراً دو شخصیّتِ تاریخی فرید الدین داماد و ابن الفُوَطی را درآمیخته و یکی کرده است. به همین جهت، ایشان بهجای استفاده از فعلِ مفردِ معلومِ «نامیده است»، ناگزیر از استعمال فعلِ جمعِ مجهولِ «نامیدهاند» گشته؛ و این در حالی است که نویسنده در اینجا آشکارا درصدد نقل قولی از «ابن فُوطی»، دربارۀ «فرید الدّین داماد» است.
4) Specifically, the period between Nasir ad-Din at-tusi (d. 672/1274) and Mir Damad (d. 1041/1631) and the formation of School of Isfahan has received little attention by scholars. A major reason for this neglect is that many works of this
period, the majority of which are still unedited, were written in the
style of paraphrases, abridgements, commentaries, super-commentaries, glosses, and super-glosses. As such, they are considered unoriginal compositions, unworthy of modern scholars’ attention. Such stylistic assumptions are misleading given the extent of the period, its geographical scope, and the large number of works dating from this period that have yet to be studied.
ترجمۀ مترجم ص 141:
« به بیان دقیقتر، دورانِ فیمابین نصیر الدین طوسی (درگذشته به سال 1274 / 672) و میرداماد (درگذشته به سال 1631 / 1041) و شکلگیری مکتب اصفهان کمتر مورد توجّه دانشپژوهان قرار گرفته است. دلیل اصلی این بیتوجهی آن است که بسیاری از آثار این دوره، که غالب آن هنوز تصحیح نشدهاند، به سبک بازگویی، تلخیص (مختصر)، شرح، شرح بر شرح، حاشیه و حاشیه بر حاشیه نوشته شدهاند. به معنای دقیق کلمه، این آثار تألیفاتی غیر اصلی قلمداد میشوند که شایستۀ توجّه دانشمندان مدرن نیستند. این انگارشهای سبک شناختی، مفروضاتی گمراه کننده هستند که به گسترۀ آن دوره، حوزۀ جغرافیایی آن و حجم بالای آثاری نسبت داده میشوند که تاریخ آنها به این دوره باز میگردد و هنوز باید مورد مطالعه قرار گیرند.».
ترجمۀ پیشنهادی:
«به بیان دقیق¬تر، بازۀ زمانی میان نصیرالدین طوسی (673 ق / 1274م) تا میرداماد (1040 ق / 1630م) و شَکلگیری مکتب اصفهان، از سوی محققّان کمتر مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. دلیل اصلی این بی¬توجّهی آن است که بسیاری از آثار این دوره، که بیشتر آنها هم تاکنون تصحیح نشده¬اند، به سبک بازنویسی¬ها، تلخیص¬ها، شرحها، شروح مبسوط (شرح بر شرح)، حواشی و حواشی بر حواشی نوشته شده است. به معنای دقیق کلمه، این آثار، اغلب، تألیفاتی غیر اصلی قلمداد شده که در خورِ توجّه عالمان امروزین نیست. با توجّه به گستره و فراخنای این دوره، محدودۀ جغرافیایی آن و نیز تعداد بسیارآثارِ متعلّق به این دوره که همچنان باید مورد مطالعه و پژوهش قرار گیرد، چُنین مفروضات سبک شناختی، گمراه کننده است.».
توضیح اشکال ترجمه:
نویسنده در اینجا درصدد بیان علّت کم توجّهی محقّقان به آثار فلسفی نگاشته شده در دورۀ زمانی نصیر الدّین طوسی تا میرداماد است. به نظر او علّت اصلی این کم توجّهی آن است که بیشتر آثار این دوره در قالب شرح و حاشیه نوشته شده و لذا آثاری غیر اصلی و کم اهمیّت تلقّی گردیدهاند که ارزش توجّه و بررسی چندانی ندارد. این در حالی است که اگر به گستردگی این دوره و محدودۀ جغرافیایی آثار پدید آمده در این بازه و همچنین تَعداد بسیارِ آثارِ فلسفیِ بازمانده از آن دوران که تا به امروز مورد مطالعه و پژوهش قرار نگرفتهاند، توجّه کنیم آنگاه درمییابیم که چُنین مفروضاتی که تنها بر اساس لحاظِ سبک نگارشی آثار آن دوره شکل گرفتهاند، پندارهایی نادرست و گمراه کننده است.
چنانکه ملاحظه میفرمایید این قسمت از ترجمۀ مترجم که میگوید: «این انگارشهای سبک شناختی، مفروضاتی گمراه کننده هستند که به گسترۀ آن دوره، حوزۀ جغرافیایی آن و حجم بالای آثاری نسبت داده میشوند که تاریخ آنها به این دوره باز میگردد و هنوز باید مورد مطالعه قرار گیرند.» به هیچ روی مفهوم و روشن نیست. نمیدانم آیا خود مترجم محترم از این ترجمه دریافت روشنی میتوانند داشت یا نه؟
به هر حال به نظر میرسد ریشۀ اشتباه مترجم در برگردانِ این عبارت، به معادل یابی غلط واژۀ «given» باز میگردد. در واقع، در اینجا این واژه باید به «با توجّه به» یا «با در نظر گرفتنِ» ترجمه شود، حال آنکه مترجم ارجمند آن را به «نسبت داده میشوند» ترجمه کرده است.
باری، با عنایت به آنچه گذشت، عیار ترجمۀ خانم سلیمانی از مقالۀ احمد هیثم الرحیم هویدا گردید و از اینرو دیگر ضرورتی برای پرداختن به اشتباهات ویرایشی و لغزشهای حروفنگاشتی ترجمۀ مورد گفت وگو نیست. به نظر میرسد همین مقدار اشکالات و نادرستیهای یادشده هم به منظور نشان دادن نااستواریِ ترجمۀ این مقالۀ ده بیست صفحهای کافی باشد.
ذکر این نکته ضروری است که بطور طبیعی و منطقی، انتقادات پیشگفته، تنها در خصوص این ترجمۀ خانم سلیمانی مطرح شده است و به هیچ وجه ناظر به کمّ و کیف سایر ترجمههای ایشان نیست. شخصاً آرزومندم تَرجمۀ سهلانگارانۀ بررسیشده تنها یک استثناء در کارنامۀ مترجمانۀ ایشان باشد و هرگز «مشتی نمونۀ خروار» نباشد. امیدوارم همۀ مؤلّفان و مصحّحان و مترجمان با جدّیّت و دقّت بیشتری در راستای اعتلای فرهنگ اسلامی ـ ایرانی بکوشند و چُنین مسامحاتِ غیر قابل اغماض در مکتوبات کوشندگان این عرصه هر چه کمتر در نظر آید؛ و مِنَ اللهِ التّوفیق.
- چکیدۀ عقل ناب (مقالات و گفتگوهایی درباره ابن سینا)، به اهتمام سید مسعود رضوی، بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا، [همدان؟]، 1388 هـ . ش.
- ایمان و تجدّد، ترجمه و تألیف: مرضیّه سلیمانی، نشر علم، تهران، 1389 هـ. ش، صص 156 ـ 140. در مقالۀ حاضر، تمام ارجاعات به ترجمۀ خانم سلیمانی، مربوط به همین نشر سپسینِ ترجمۀ یادشده در کتاب ایمان و تجدّد است.
- مجلّه کتاب ماه فلسفه، شماره 72، شهریور 1392 هـ. ش، صص 40 ـ 33.
شنبه ۹ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۵۵